یغرم الاقامة عشرة ایام فانه یصوم فی المقامین قطعاَ کما یتم الصلوة فیهما و اما المندوب ففیه اقوال ثالثها الکراهة و علیه الاکثر و لعله الاظهر و لکن المنع احوط الا ثلثة ایام الحاجة عند قبر النبی ص للصحیح و الحق به المفید مشاهد الائمة علیهم السلام و الصدوقان و الحلی الاعتکاف...
انجام
الاکتفاءبالواحدة و فی بعضها ثقتهما معا و لعله اکد و یستفاد من بعضها فی کیفیة ثقتهما ثقب الاذن الیمین فی شحمتها و یسری فی اعلاها و ختانه فیه ای فی الیوم السابع بلا خلاف و لو اخره عنه جازا جماعاَ و لو بلغ غیر مختون وجب علیه الاختان باجماع.
دوری از استعمال کردن نمود و بدانکه هر گاه کسی ابی را بفروشد بکسی دیگر و لکن بیع بر وجه باطل بعمل اید که ان بیع شرعاَ صحیح نباشد در این صورت از برای مشتری جایز است استعمال اب در وضو غیر ان خواه بایع و مشتری هر دو علم داشته باشند بفساد بیع یا هر دو جاهل بفساد بیع باشند یا یکی از انها علم داشته باشد و دیگری جاهل باشد بجهة انکه اذنی که باعث صحت استعمال است....
انجام
غسل بجهة ان مستحب است چنانچه پیش گفته شد تیمم نیز بجهة ان در صورتی که استعمال اب متعدد باشد مستحب است و مستحب است تیمم از برای خوابیدن اگر چه اب موجود باشد و قدرت بر استعمال ان هم داشته باشد و لکن با این تیمم نماز نمیتواند بکند و نیز مستحب است تیمم کردن از برای نماز میّت با وجود اینکه اب یافت بشود و قدرت بر استعمال ان هم داشته باشد و لکن با این تیمم هم نیز نمیتواند سایر نمازها را بکند...
و این نوع شناختن مخصوص کسی است که خود رتبه بمثیر مرتبه اجتهاد داشته با شد و غیر او میشناسد مجتهد را به شیوع و استعاضه اجتهاد او میان بروم خصوص علما و ارباب بمثیر و ادراک و هر که در میان علما و فضلا باجتهاد معروف و افواه متدنین از فقها و باین صفت مذکور باشد ...
انجام
یعنی در عقب هر نماز قصری سی مرتبه بگوید سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر تا جبر نقصان آن نماز بشود و تلافي آن تقصیر کرده شود انشاءالله خداوند عالم برحمت کامله خود جبر نقصان های ما را فرمایند و بکرم بی نهایت خود تلافي تقصیرات ما فرمایند و از خطایا و جرایم ما در گذرد و بحق بحق شفعای روز محشر تمام شد ...
الحمدلله ربّ العالمین ثم الصلوة علی خاتم النببین و علی آله الطیبین الطاهرین و بعد چنین گوید بنده اثم ابن محمد مهدي الحسیني ابوالقاسم که این مختصریست در بیان مسائل طهارت و صلوة و زکوة و روزه بر حسب خواهش جماعتی از مومنین و متدینین مرقوم میگردد در غایت تعجیل ارجومنه تعالی...
انجام
سفر کردن بعد از طلوع افتاب پیش از نماز عید و پیش از طلوع کراهت دارد و قبل از طلوع صبح کراهة هم ندارد و نمازهای مستحبی بسیار است و در کتب مشهوره مسطور است و ذکر انها در این مختصر قلیل الثمر است کسی که بخواهد از آن کتب طلب نماید ...
اتفاقا یروی عن ابن عمرقال قال رسول الله صلی الله علیه ثلثة علی کتبات المسک یوم القیمة بعطهم الالوف و الاخرون رجل ینادی بالصلوات الخمس فی کل یوم و لیلة و رجل یوم قوما وهم به راضون وعبد{...}حق الله و حق موالیه و من طریق الاصحاب ما رواه {...}وهب عن الی عبدالله علیه سلم ...
انجام
مسئلة صوم ایام الفریق حرام لمن کان یمنی و هو اجماع علمائنا و لما ردده عن ابی جریره ان النبی علیه السلام هی عن صوم {...}الفطر و الاضحی و ایام الفریق و الیوم الذی یشک فیه انه من شهر رمضان و مثل ذلک روی الاصحاب عن {...}الاعشی قال قال ابو عبدالله علیه السلم نهی رسول الله عن ستة ایام و ذکرها و قال الشیخ انما یحرم علی من کان یمنی و علیه اکثر الاصحاب.
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی خبر خلقه محمد و اله الطاهرین اما بعد چنین گوید امیدوار برحمت الهی احمد بن محمد مهدي الموسوي که حقتعالی موفق فرمود مرا بجمیع این اوراق و تالیف این کتاب مستطاب که مشتمل است بر حل غامضان مسائل فقهیه و مشکلات احکام شرعیه فرعیه و مقصود از تالیف ان بلغت فارسی اینکه....
انجام
فاعترف عنده فجعله فی ماله خاصة و لم یجعل علی العائلة شیئاَ دوم هرگاه کسی صدمه برخودش بزند {...}ان بر عائله اش نخواهد بود بلکه دیت نخواهد داشت سیم جنایات خطلئیه که از ذبی وارد شود خواه به ذبی دیگر یا بمسلم دیت ان بر عائله ان ذبی جانی نخواهد بود بلکه دیت در مال خود جاني است هرگاه مال داشته باشد....
التجنیس مطلقا من الغسلة الاولی و ما یراد فیما یجب فیه التعدد کما عن الاسباب معتبر و ظاهر المقنع و {...}التحریر و التذکر و المنتهی و هو مختار المعنی هنا و فی {...}ما دل علی بخاسة القلیل باعتبار عموم مفهوم بعض اخباره فثبت {.....}و القدح فیها و عموم ...
انجام
و ربما ادعی علیه الشهرة {...}بوجوه اعتباریة و اطلاقات الرویات المتقدمة و لا یقام شیئی منهما اصالة الاباجة مع انتفاض الاول بما لا خلاف فی اباجه اتخاذ بین الطائفة و نصف الثانی بما مر من {...}لکن الاحوط من اعانهم {...} ثم الاصل و اختصاص النصوص بحکم البناءو بالاوافی {...}
از حدث و خبث مادامیکه ملاقات با نجاستي نکرده باشد و اگر ملاقات کند نجاستی را پس اگر کر یا جاري چون آب باران در حال باریدن و چشمه و چاه علی الاصح اگر چه مستحب است در ان نزح مقدر نجس نمیشود بملاقات نجاست اگر چه جاري و انچه در حکم آنست مقدار کر نباشد...
انجام
هیچ کسی نیست که عیادت نماید مریض را در وقت شام مگر اینکه خارج میشود با او هفتاد هزار هزار ملک که استغفار مینمایند از برای او تا بصبح و داده میشود باو یک خریف در بهشت و ان گنجی است از بهشت که طول ان مقدار.
حضرت فرمود اجر داده میشود مریض بجهة اکتساب نمودن او حسنات را از برای ایشان پس مینویسند از برای مریض بسبب این ده حسنه و بلند می کنند از برای او ده درجه و محو می نمایند از او ده سیئه بلکه مستحب است از برای مریض اذن دادن بدخول مومنین بنزد او چنانچه روایت شده است...
انجام
در میان اینکه امید داشته باشند بماندن بچه بعد از اخراج یا نه و میان اینکه قابله باشد یا نه و هر گاه زنده بودن بچه معلوم نباشد پس حرام است پاره کردن شکم او و واجب است انتظار کشیدن تا اینکه قطع شود بمردن بچه و اگر مادر و بچه هر دو زنده باشند و ترس داشته باشند از هر دو تا انتظار می کشند امر خداوند عالم را و الله العالم.
آن ذات واجب باشد لازم که یک شی هم قابل و هم{...}و این باطلست زیرا که قبل اتصاف باین اوصاف اگر تمام نبوده نقص در مرتبه ذاتست تعالی الله عما یقولون و اگر اتصاف با ان فایده نباشد عبث و عبث بر جناب اقدس روا نیست و اگر سبب غیر ذات واجب باشد لازم آید احتیاج واجب بآن وآن نیز محال است ...
انجام
اهل و اقارب و اولاد و{...}خود را بخداپرستی و پرهیزکاری خواند و از عقاب و غضب الهی ترسانید وصیت نمود که هرگاه واقعه{...}بر موت روی دهد از اطیب اموال او وحلال ترین متروکات او ا را کفن {...}نموده بآب مباحی اصلح و اتقای اصحاب و اقارب او را بموت{...}آب غسل داده در کفن گذارد.
و سجود و قیام و قعود الزام نیفتد بلکه یا بعد از او بکند یا هم {...}او و ابن بابویه گفته است که در صورتی که {...}او بکند ثواب جماعت ندارد بلکه باید {.....}بکند تا ثواب جماعت را دریابد و لو اینکه پیش افتادن از {...}باعث بطلان نماز میشود یا نه ...
انجام
و ایشان مینویسند اللهم الا لا تعلم منها الاخیر او انی اعلم به {...}و بعد از ان رسم خود رامینویسند یا مهر میکنند یا هر {...}را میکنند و میتوان مقید بودن آنرا در صحیفه عمروبن یزید فهمید و ان اینست که حضرت صادق ع که هر که بمیرد میت پس حاضر کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم و بعد قال العبد المسکین احمد بن زین الدین الاحسائی قال علیه السلام عصمکم الله من الزّلل و امتکم من الفترة العصمة لغة المنع و فی الاصطلاح عند العدلیة هی الملطف المانع للمکلف من ترک الواجبات و فعل المحرمات یفعله الله ...
انجام
و قال لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک و خلقک و ذلک لانه سبحانه خلقهم فی القرب و اقامهم فی القرب حتی جعلهم معاینه و ابوابه و بیوته و معرفته و عبادته و الثناء علیکم کما اشار الیه فی الزیارة الي {...}الصغیرة التی اولها السلام علیک ایها النبی رحمة الله.
مؤلف
أحمد بن زین الدین بن إبراهیم بن صقر المُطیرَفي الأحسائي البحراني
و در ان سه مقصد است اوّل در نذر عهد و در ان دو بابست باب اوّل در نذر کننده و صبغه نذر باب دویم در آنچه نذر کنند مقصد دوم دویمین و آن دو بابست باب اوّل حالف و محلوف به باب در محلوف علیه مقصد سیم در کفارات و آن دو باب است باب اول در اقسام کفارات باب دوم در تعین کفاره...
انجام
و یا انکه از قبل خدای تعالی یک چشم او کور شده باشد و در ثلث است و {...}کامله است و در{...}بینی {....}بینی را شکست و فاسد شد دیت کامله است و اگر راست شد {....}علامت دهد و اگر{....}
من خسرة الرد و خذلان الطرد فلیس ذلک الیوم بعید من لبس الجدید و انما هو عید من امن الوعید و سلم من النحاس و التهدید و استحق بصالح اعماله المزید اما الایات فاستحضر عندها اهوال الاخرة و زلازلها و تکویر الشمس و القمر وظلمة القیمة و جل الخلایق و التجاوهم و اجتماعهم فی تلک الفرصة....
انجام
زیرا که گریستن بر او ثواب عظیم دارد بجهة ملائکه بر او میگریند میت غیر مومن اگر الفت داشته باشد یا اینکس جایز است بر او بگریند بقصد انکه حیف که گمراه مرده است سنت است دست بر سر یتیم کشیدن از روی نوازش و و هر کو نوازشی باو اجر عظیم دارد و دل شکستن .
نقله من العامة و الخاصة و ان احتیج فی وصفه به ح الی نوع تاویل اوبکونه بمعنی الطاهر المطهر کما هو المصرح به فی کتب جماعة من اهل اللغة کالقیومی و ابن فارس عن تغلب و الأزهر بی و ابن الاثیر و نقل بعض انّ الشافعیة نقلت ذالک عن اهل اللغة و نقله عن الترمذي و هو من ائمة اهل اللغة و یستفاد....
انجام
واحدة علی الاشهر بین الطائفة کما ذکره بعض الأجلة عملا منها باطلاق و فی نفی الزّاید بالأصل و عدم المعارض سوء استصحاب النجاسة المعارض بمثله فی الملافی کما مرّ نعم فی الموثق عن الکوز او الاناء یکون قذرا کیف یغسل و کم مرّة یغسل قال ثلث مرّات یصبّ فیه الماء فبحرک فیه ثمّ یفرغ منه ذالک الماء ثمّ یصب فیه ماء اخر ثمّ یفرغ منه ذالک الماء...
ان اول ما کتب الله علی العباد عرفان مشرق و حیه و مطلع امره الذی کان مقام نفسه فی عالم الخلق من فاز به قد فاز بکل الخیر و الذی منع انه من اهل الضلال و لو یاتی بکل الاعمال اذا فزتم بهذاالمقام الاسنی و الافق الاعلی ینبغی لکل نفس ان یتبع ما امر به من لدی المقصود لانهما معا لا یقبل احدهما دون الاخر...
انجام
انک انت الذی لا تعجزک حوادث العالم و لا شئونات الامم تفعل ما تشاء وتحکم ما ترید انک انت العزیز الحمید ایوب لا تخیب قاصدیک عن باب فضلک و لا تمنعهم عن التقرّب الی بساط عزّک ثم اکتب لهم ما یقربهم الیک فی کلّ الاحوال انّک انت الغنیّ المتعال.
نماز را نمیدانند و تقلید مجتهدي نکرده اند و بخیال عمل میکنند لکن باید سالها عمر را صرف نمایند تا نماز واجب خود را درست کنند اوّل کیفیت دین داریرا بدانند بعد بواجبات متوجه شوند تا بدانند افضل از کارها چه چیز است و در دنیا آمدن ما بغیر اطاعت و فرمان برداری خداوند عالمیان در امر دین و دنیا چیزی دیگر نخواسته اند....
انجام
بلکه فساد غسل هم لازم نمی آید لکن شبه ای نیست در اینکه اتیان قضا بلکه کفاره اقرب باحتیاط است و هر گاه ابطال صوم بیکی از مضطرات کرد و بعد غسل ار تماسی نمود ظاهر اینست که غسل او صحیح باشد و الله اعلم بالصواب ...
من الخیارة لیوم لیس فیه نفع فی المال و البنین و فقی الله تعالی لترویج سایر المسائل المولفة منه مدالله ظل له علی رؤس العالمین اما بعد بدانکه نماز منقسم میشود بشش قسم اوّل یومیه دویم جمعه سیّم عیدین چهارم ایات پنجم طواف ششم اینکه بنذر و عهد و نحوهما لازم میشود امّا یومیه پس دران چند مطلبست ...
انجام
امّا اگر بر جانب یمین و یسار و خلف قبله واقع شده است در وقت اعاده لازم و در خارج وقت قضا لازم نیست لکن احتیاط مقتضی عدم اخلال بقضا است و امّا سهود و لباس و مکان هیچیک مضر نیست اگر چه در وقت متذکر شود و اگر سهو در اجزاء نماز است یا در یک یکی متعلق باجزاء نماز است که در کتاب ذکر شده است.
اثنا عشر الاول النیة مقارنة للضرب علی الارض لا لمسح الجهة مستدامة الحکم الی اخره و صورته اتیمم بدلا من الوضوء او الغسل لاستباحة الصلوة لوجوبه قربة الی الله و لا مدخل للزفع هنا الثانی الضرب علی الارض بکلتا یدیه ببطونهما مع الاختیار الثالث مسح الجبهة من قصاص شعر الراس حقیقتاَ...
انجام
بعدها و فرضه التعیین و کذا لو کان فاتنةالخمس و اشتبه الیومان اجزاء بالثمان و لا یقتضی الجمعة و العیدان و الایات بغیر العالم بها ما لم یستوس الاختراق و اطلاق القضاء علی الصلوة الطواف و الجنازة مجازاَ و کذا النذر المطلق...
باشد بروینده آن لازم باشد که مثل ما قیمت آنرا تاوان بکشد. باب ششم در شرکت است و آن عبارتست از اجتماع {...}مالکان در یک چیز بر وجه مشاع نه مفروز سبب ان درهم ریختن چند مالست بر وجهی که از هم جدا نتوان کرد خواه طلا یا نقره باشد و غیر ان و....
انجام
حواله بچیزی که مثل نیست بثمن در مدت خیار و اگر محال علیه ادا نماید مال حواله را بعد از ان آنرا از محیل طلب نماید و محیل دعوی کند که او را آن مال بوی و اوف یبوده قول محال علیه معتبر باشد یا سوگند و اگر حواله کند کسی که او را چیزی .
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی علّمنا معالم دینه و طهّرنا عن الذنوب و المعاصی بمحمد و اهل بیته الطیبین الطاهرین و الصلوة و السلام علیه و علیهم اجمعین و لغته الله و جمیع خلقه علی اعدائهم الذین اعدائه اکتمین من الأزل الی یوم الدین اما بعد فهذا کتاب الطهارة...
انجام
لا یقتضی عدم دخل مثلها و لو ببعض انحاء عدمها و لو العدم المسند الی قصدها و هذا المقدار من الدخل {...}کاف لمجیئی الجواب امت بقی هنا و {...}بکون قصده بالاقامة من جهة قیام یتصلمة فی متعلقة و لو بهذا المقدار من الدخل و لقد تعد هنا مثل تلک الشبهة {...}فی بحث الطلب و بدلالة فراجع ها هنا و الفرض من تعرضها فی المقام کانا مجرد الاشارة الی الجواب ...
مؤلف
محمدنبي / عبدالنبي بن محمدعلي بن آقا بن عبدالرضا الوفسي العراقي القمي
بهم رساند و مؤمنین تکالیف خود را ازین رساله اخذ نمایند و داعی را بدعاي خیر یاد نمایند پس نظر بمضمون ایه شریفه و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدوالله جمیع انس و جنّ خلق شده اند از برای عبادت کردن جناب اقدس الهی پس خلق باید کیفیت اسلام خود را از روی یقین در اصول دین بدانند...
انجام
روزه بیهوشانه است هر چند نیت روزه کرده باشد اما جنب هر گاه بخوابد با نیت غسل و بیدار نشود تا صبح روزه اش صحیح است این فقره روزه بنای جنب ارامگاه اقا سید علی بوده بندگان صاحبی اقا سید محمد سلمه الله را عرض کردیم {...}و عمل بان فرمودند از بابت احتیاط مضایقه نیست البته {...}ترک احتیاط را با امکان نکند...
والحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله اجمعین الطیبین الطاهرین القسم الرابع من الاقسام التی بنی علیه الکتاب فی الاحکام و اثنا عشر کتابا کتاب الصید الذباحة ای کتاب التزکیة بالصید و الذباحة التی هی اهم من {...}فهی اومن الصید {...}بقرینة الاباحة خصوص ما کان ...
انجام
یزعم بقاء العین فلا یستحق بدلها واضح الضعف و الله العالم المسئلة السادسة اذا اختلفا فیما علی العبد من ثوب او خاتم او نحوهما فقال المالک هو لی و قال الغاصب هو لی فالقول قول الغاصب مع یمینه بلا خلاف اجسده فیه {...}یده حالة الغصب علی الجمیع فیقدم قوله و لا یعارضه سبق ید المالک بعد زوالها ....
ابتدا به عقاید می پردازد و سپس مختصری از احکام را بیان می کند
آغاز
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی محمد و اله الطاهرین چنین گوید بنده خاطی گنه کار شرمسار احمد بن محمد مهدی نراقي سترالله عیوبه که این مختصریست مشتمل بر قدر واجب از مسائل طهارت و صلوة و روزه و زکوة و فطره و بعضی از مسائل انها و قلیلی از مستحبات که....
انجام
و زکوة فطره غیر سیّد میتوان داد و مناط در سیبد بودن و نبودن همان شخص زکوة دهنده است نه عیال او و سایر مسائل زکوة فطره در کتاب وسیلة النجاة مذکور است و هم چنین مسائل زکوة و خمس و حج و در این مختصر بهمین قدر ذکر شد و اکتفا کرده شد...
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی خیر خلقه محمد و اله الطاهرین و یتبعه العمرة او یدخل فیه لما ورد و{...}الحج الاصغر و ادخل فیها {...}علیها و تنیها علی نقصه بدونها کما فی الاثر و النظر فی الکتاب یقع تارة فی المقدمات و اخری فی المقاصد فی بیان حقیقة و حکمه اعلم انّ الحج بالفتح فی لغة...
انجام
عدم سقوطها فی الصید عن المجنون و الضبی ایضا قیل و الظاهران الکفارة علی المجنون فی ماله یخرجه بنفسه ان افاق و الافالولی و اما لو کان عندنا احرم ید الولی و هو مجنون فالکفارة علی الولی فی الغنیةکالصبی و لم یذکر بعضهم الصبی لانّ کفارته علی الولی کما سلف و الحمدلله تعالی اولا و اخرا...
انّی اسالک الزّین و الزینة و المحبّة و اعوذ بک من الشّین و الشنان و المقت ثمّ الوضع علی یا فوحة و یستحب شمّ الریحان و وضعه علی العینین و الصلوة علی النبی صلی الله علیه و آله و الائمة المعصومین علیهم السلام حتی یکتب له من المحسنات مثل رمل عالج و یمحی عنه من الشیّات مثل ذالک ...
انجام
علی وجه الاستحقاق و کالطرق و الاسواق و نحوها او الاباحة علی اشکال فان کان الواضع هو المالک صحت الصلوة علیه و الا فان امکن ازاحته یسیر ازایح و الاصلی علیه و الاجرة علی الغاصب و یجری الحکم فی مثل الخیمة و الصهوة و الجدران و المصباح و النّار و نحوها اذا کان الاستعمال اتفاقیاَ.
باب {...}قال الله تعالی فانکحوا اما طاب لکم النساء و قال الله تعالی و انکحوا الایاصی منکم و عن النبی صلی الله علیه و تنکحوا و{...}فاننی اباهی بکم الامم یوم القیمة و لو بسقط و یستحب النار ...
انجام
ااجبره السلطان فی الماکول علی البیع او العلو او الذبح و فی غیر الماکول یتعین الاولاد و لا یحلب بحیث {....}و انّه و مالاَ روح فیه کالقناء و العقار و الدور لا یجب القیام بعمارتها ...
التوبة و المولود و وضوء الجنب للنوم و الحایض للذکر اما طهارتاها للانقطاع فان قلنا بالتوزیع کما یراه بعضهم دخلة الکبری مطلقاَ باجتهادا یجامع الاصفر کالصوم و دخول المسجد و قراءة العزیمه و مندوب الطواف و خرجت الصغری ان قدّمت و الاخرجت المقدمة مطلقاَ اما طهارة المسّفالمقدمة خارجة...
انجام
فینوی فی کل لیلة فیقول {...}یمنی هذه اللیلة فی حج الاسلام حج التمتع لوجوبه قربة الی الله و یری {...}الثلاث فی کل یوم تلک الایام و فی ایام الشریف فیقول عند ربّی کل جمرة ارمی هذه الجمرة ببیع حیاه فی حج.
مؤلف
محمد بن الحسین بن عبدالصمد بن محمد العاملي الحارثي الجباعي الهمداني، بهاءالدین الشیخ البهائي
کتاب الطهارة ای هذا کتاب الطهارة و الکتاب اسم مفرد جمعه کتب بضم التاء و بسکونها و هو فعال من الکتب بفتح الکاف سمی به المکتوب کالخلق بمعنی المخلوق و کقولهم هذا درهم ضرب الامة و معناه الحج و منه تکتب بنو فلان اذا اجتمعوا و منه الکتاب لانه یجمع امور متفرقة من المسائل و الطهارة مصدر طهر بضم العین و...
انجام
و اجماع العلام معارض عاتوا الاستحباب فی المختلف و ظهوراَ الملکیة مفارض بظهور سوق المقام و اخلاف المنیر عن الاستحباب فلم یبق فی المقام غیر الشهرة و هی ینهض قتل نفسه لان الشهرة علی علم حجة الشهرة نبقی الاصل و {...}لا{...}المعارض فتدبر جیداَ.
سؤال شخصی زوجه خود را مطلقه نموده بطلاق رجعی بعد از ان حق رجوع خود را صلح نمود بان ضعیفه بنفقه ایام عدّه بعد از ان در اثنای عدّة رجوع نموده بعد از انقضای عدّه ان ضعیفه بدیگری شوهر نموده حال ان ضعیفه زوجه زوج ثانی است...
انجام
لم یکن بمنزلة المضاجغة مع الاجنبیة اذالمصالة لا توثر فی صیرورة الزوجة اجنبیة و ان اثرت فی صیرورة المضاجعة {...}اما فیمکن ان{..}انه یکون کوطی الحائض و لابد من زیادة التامل فان المقام مقام التامل التام و الله العلام و امناؤه المعصومون علیهم السلام و لیکن هذا آخر ما اردنا ایراده فی هذه الرسالة...
الاشتهر و ثلث الاخر للمحمود و سیحی لهذا امثله اخری هذه طبقات {...}فصل و اما السب فعلی نوعین زوجت فکل من الروحین {...}الاخر لقوله علت کلمته و لکم نصف ما ترک ازواجکم ان لم یکن ابن ولد فان کان هن ولد فلکم ..
انجام
فیکون له من ثلث یضها السدس و من ثلث الخمس لعدم المنع فتقول فریضة الخنثی و الانثی فمت لیس لیضیب الانثی خمس فبصرت خمسة فی خمسة یحصل فمت و عشرون {...}خمسة عشر لیس لثلث الذی هو {...}سدس و بین {...}و بینها بنا من فبصرت ستة فی اصل الفریضة یحصل...
فصل الاجماع له معینان معنی فی اللغة و معنی فی الاصطلاح و قد جرت عادة القوم بذکر معناه اللغوی مع قبل ذکر معناه الاصطلاحی فتقول امّا معناه فی اللغة فامران الاوّل العزم و به فسرّ قوله {...}فاجمعوا امرکم ای اعزموا علیه و کل مالو قیل اجمع ...
انجام
المتناهون فی الاخلاص و ان صحّ اطلاق الکبیرة علیها بالنّظر الی ما هو اصغر منها او یقال انّما یقدح فی العدالة عندهم الاکثار من الذنوب و التظاهر بها و عدم المبالاة بحیث لا یظهر فیه اثر التقوی و الورع عن محارم الله {....}یقدح فیها مطلق الذنب و{...}فلا اشکال و الاوجه ما ذکرناه اوّل.
ان جهل حاله ذکورة و انوثة و ان علم حاله ذکر کان او انثی کان الدیة اجبن بحسابه الف دینار علی الاول و نصفه علی الثانی بلا خلاف فی{...}و فتوی و علی الاظهر الاول ایضا و هو الاشهر بل علیه عامة من تاخر و عن {...}الاجماع للمعتبرة و فیها الصحیح و غیره و قبل و....
انجام
فقلت و لکنی لا اعید و اتم برکعة فاتممت برکعة ثم سرنا {...}ابا عبدالله ثم فذکرت لها {...}کان من امرنا فقال لی کنت احسوب منهم فعلاَ انما یعید من لا یدری ما صلّی هذا آخر ما اردناه و الحمدلله اولاَ اخراَ و الصلوة علی رسول الله {...}والمیامین فی آله و الموجود ثم نظر الی هذا التعلیق ان یمن علی هذا الضعیف...
قال ره و اما الحضانة فالام احق بالولد مدة الرضاع و هی {......}انثی اذا کانت حرة مسلمة و لا حضانة للامة و لا{...}احق بالذکر و الام احق بالانثی حتی تبلغ سبع {.....}احق بها ما لم تتزوج و الاول اظهر ثم یکون الاب احق بها اقول اما حقیقتها فی المدة المزبورة فلاخلاف فیها بل الاجماع بقسمیه...
انجام
لم یجیر علی البیع و نحوه و بقی العبد عنده للاصل السالم عن المعارض مع عموم تسلط الناس علی اموالهم و نحوه و احتمال اجباره علیه علی نحو اجبار الزوج علی الطلاق فی نحو ذلک فی غیر محله و لو مع تسلیم الحکم فی المشبّه به فتامل جیداَ والله اعلم و فی المسالک ان.
الثالث الظاهر بطلان کل عبادة فیها تصرف فی المغضوب وفاقا عن التذکرة و البهایة و غیرهما نت النص علی بطلان الطهارة و اداء الزکوة و نحوها امّا الصوم فیصح لانه لا یدخل لکون فیه و لیس فعلا و نحوه فی الدروس و الموجز و الروض و غیرها بل فی الاخیر و قد یشکل فی الصوم باعتبار النیة...
انجام
الکواغذ المکتوبة علیها هل یجوز السجود علیها ام لا فکتب علیه السلام یجوز فی الفقیه و سال داود اباالحسن علیه السلام {...}الی غیر ذلک مما لا ینکر شموله لجمیع افراد القرطاس بمقتضی ترک الاستغطال و غیره و لذا اطلق الاصحاب کما فی کشف اللثام و غیره و فیهم مدعوا الاجماع بل عن المسالک الاجماع علی الاطلاق و هو خیرة کثیر ممن تاخر و لکن فی القواعد و اللمعة وغیرها
الله احمد علی سوابغ النعم و ترادف القسم و ایاه اسئل ان یصلی علی سیل الاصفیا من الامم محمد و عترته اهل بیته اولي الفضل والکرم الذین انحتمت طاعتهم علي العرب و العجم صلاةَ لا یتطرق الیها فصل و لا عدم و بعد فان الصلوة من اهم العبادات و اکمل الطاعات حتی الی فی الخیر...
انجام
انتم ذاهباَ و عائداَ و فی البلد قال بعض علما یناوان عزم علی مجرد العود قصر و ان نوي الاقامة دون العشرة انتم في ذهابه خاصةَ علی الاقرب و لو کان نیته فی ابتدا المقام الخروج لم یتم الا ان یکون بحیث لا یخرج عن محل الترخص و یستجب له خبر کل مقصوده و قیل کل صلاة یقول سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر ثلثین مرة عقیبها ...
مبادلة مال بمال و اما الاخیر فلا اشکال في کونه مجازاَ من سابقه من باب اطلاق اسم السبب علی المسبب لا یخفی ما في تعریف المصباح من المسامحة لان مطلق مبادلة مال بمال لا یکون بیعاَ و الا فالصلح و الاجارة و نحوهما کل {...}المبیع لیس مبادلة بل تملیک عین بعوض حتی ان فی المعنی الثالث...
انجام
اقول علم الفرق بین احد الحرمین و احدی الحاملتین في کون کل من الفردین مکرها علیه اذا کان الاکراه علی احدهما من الواضحات و الاستشکال فی الثاني او الفتوي بصحته من جهة ان الخصوصیة انما هي بطیب النفس في غیر محله بل معلوم الفساد فلابد من توجیه فتوی القواعد بما یخرجه.
الحمدلله الذی فرض حج البیت علی من استطاع الیه سبیلاَ و اعدّ لمن اطاع امره و حمل مشاق هذا العمل نفسه اجراَ عظیماَ و ثواباَ جزیلاَ و دعا الموسرین الی معاودة الحج فی کل خمس سنین تعظیما لشان البیت الشریف و تنجیلاَ و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد الذی...
انجام
و اجعل باقی عمری فی الحج و العمرة ابتغاء وجهک یا ربّ العالمین و صلی الله علی محمد و اله الابرار الطیبین الطاهرین و السلام علیه و علیهم و رحمة الله و برکاته ابدالابدین ...
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و اله الطاهرین کتاب الطهارة و ارکانه اربعة الاول فی المیاه جمعه باعتبار تعدد افراده و المراد بها الاعم فی الحقیقة و المجاز و النظر فی المطلوب و المضاف و الا ساداة المطلق و{...}و ما یستحق اطلاق الاسم من دون توقف علی الاضافة و لا یخرجه عنه ...
انجام
الاحوط المتساوی بین السجود و الوقف بحیث لا یزید بعدوها {...}بل ربما قیل بوجوبه و للصحیح عن موضع جبهة الساجد یکون ارفع من مقامه قال لا و لیکن مستویا و هو محمول علی الندب جمعا و {...}الصحیح انّی احب ان اضع وجهی فی موضع قدمی و یلحق بالانخفاض بالارتفاع عند جماعة للموثق فی المریض یقوم علی {...}
بدانکه نماز منقسم میشود بواجب و مستحب واجب منقسم میشود بشش قسم اول یومیه دویم جمعه سیم عیدین چهارم ایات پنجم طواف ششم انکه {...}و عهد و نحوهما لازم میشود اما یومیه پس در ان چند مطلب است مطلب اول در اوقات انهار و در ان سه مطلب است مطلب اول انکه وقت نماز ظهر زوال شمس است ...
انجام
هرگاه متذکر شد بسجده منسیّه در رکعت اخیره قبل از اتیان بصیغه سلام مخرج از نماز ظاهر اینست که عود بجهة عمل اوردن سجده منسیبه لازم است و هرگاه متذکر شود بعد از اتیان بصیغه اسلامیکه مخرج از نماز است نماز صحیح است و اتیان بسجده منسیه فقط لازم خواهد بود و هم چنین است حال در تشهد منسی در رکعة اخیره...
کتاب المکاسب و فیه المناهج منهج اول فی المقدمات ینقسم الاکتساب بنفسه الی الاستحباب و الاباحة و الحرمة و الکراهة کاحیآء الموات و صنائع الانبیاء و حرفهم و البیع و القمار و الحیاکة و باعتبار المحل الی الثلثة الاخیرة کبیع الخمر و الاکفان و الا لبسة و باعتبار الخارج الی الوجوب کفائیا کما یتوقف من المکاسب نظام امر الخلا ئق...
انجام
و ان کان الدین فی دمة المولی لتعلق له بالمرهون یصح معه الظرفیة فلا یکون فی الفا لظاهر اطلاق اقراره و لو قال فقد فی تمنّه الفا فقد اقر علی نفسه بالف قرضا و{...}فقد فی تمنه لنفسه الفا قبل {..}و سئل هل فقد هو شی {...}فان قال نعم سئل هل کان.
و توخر الاریاح حولاَ احتیاطاَ له المراد انه یجوز له تاخیر خمسها و لو اخرجه من اول الحول لجاز و انما جاز فیه التاخیر لان ما ینوبه من المؤن الزایدة و المتجددة و یلحقه من الامور التی یحدث اسبابها و لا علم له بها فی اول الحول محسوب له فلو کلفا للاخراج اول الحول ...
انجام
مثال النکاح مع السلف زوجتک فلانه و یعتک قفیز حنطة موصوفا موجلا الی شهر بدینار و مثال البیع مع السلف بعتک هذا و قفیز حتطه الی اخره و ربّما فسر السلف بالقرض کما هو لغة اهل الحجاز و صوره اجتماعه مع البیع ان یقول بعتک هذا ..
کتاب النکاح و فیه فصول الاول فی المقامات قال انکحوا الاکفاء و انکحوا فیهم و اختاروا لنطفکم انکحوا الاول بهمزة القطع بمعنی زوجوهم و الثانی بهمزة الوصل بمعنی تزوجّوا منهم و اختاروا من ینبغی اختیاره من الاکفآء قال النبی ص ایّاکم و خضئر الدّمن جمع دمته و هی ما تدمنه الابل و الغنم بابوالها و...
انجام
فضمنه الشیخ اسدالله عند الشیخ و اخذ الشیخ منه العهد و المیثاق علی ذلک فاشتغل بالتحصیل ثم بعد مدّة قلیلة اشتغل بالتدریس فاتفق فی یوم من الایام عبور الشیخ الی المدرسة و هو یدرس قال لمن کان معه انّی افهم من الشیخ موسی نفس الشهید شکر الله مساعیهم الجمیلة
و یلحق بالنکاح {...}فی امور فی امور خمسة الاول ما یرد به النکاح و هو بیان ثلاثة مقاصد الاولی فی العیوب و هو اما فی الوجل و اما فی المرئة فعیوب الرجل {...}المتفق علی الفسح بها ثلاثة الجنون و الخصا و الغنی و ربما دخل تحت ...
انجام
و لا ینقصان الحکمة لجنون او نحوه {..}لحقق الفقر و العجز المقتضیان لذالک لا طلاة الادلةو کذلک طب النفقة بلا فلان بیننا و لو کان القریب المنفس علیه فاسقا او کافرا بل استفا حفت حکایة الاجماع علیه خصوصا في الوالدین الذین ورد الحث عصاحبتهما.
مؤلف
محمد بن الحسین بن عبدالصمد بن محمد العاملي الحارثي الجباعي الهمداني، بهاءالدین الشیخ البهائي
الدلیل فظهر فساد ما طعن بعض الغافلین او القاصرین علی الفقهاء فی ذکرهم الارکان و احکامها و کذا احکام الشروط قائدة اعلم ان اکون الحکم نقیة انما هو اذا کان موافقا لمذهب العامة کلّهم او بعضهم علی ما هو المعروف من الاصحاب القدماء و المتاخرین الا انه توهم بعض الاخباریین...
انجام
و کانوا یقاتلون و یحاربون فلما اطلع بنوامیة بقبول ابراهیم الخلافة اخذوه و جلسوه و قتلوه خفیة و وصفوا جواب النورة علی حلقه فخنقوه به فصار ضرب المثل بالنسبة الی من ترک البقیة و تارکها و کان هذا الکلام من الشیعة اشارة الی هذه الحکایة و مثلا ماخوذاَ منها.
کتاب الشفعه هی من الشفع الوتر اذ الشفع یضم الی ملکه ملکا و قبل من ناقه شافع ای بیعتها ولدها اذ لیاخذ منه حقاَ و فی الشرع الحق المختص بالشریک و من فی حکمة فی المبیع لاجل البیع و لم یکن فی اتجاه یبیع {...}و الاصل فیها قوله صلی الله علیه و سلم الشفعة فیما لم نقسم ...
انجام
قال للرسول قال ما معناه انه اخذ سراکین لنقلین له من القسمة قبل القسمة فقال صلم بعد بعد لک مثلهما من النار و اخذ عبدالله ابن مفعل المدنی حراب تنجم و طلبه منه صاحب المغائم و قال {...}هذا حتی بقسمه بین المسلمین فقال عبدالله لاو الله لااعطینک {...}و بالجواب فلما راهما.
عن عمر ما سیاتي اخر الباب نعم فی التلخیص ان عمر خیر علاما بین ابیه و امه و نسبه الراشافعی و البیهقی قوله و لنقله صللم الح عن ابی هویره قال کنت قاعداَ مع رسول الله صللم فامته فقالت یا رسول الله ان زوجی یرید ان یذهب یاتنی و قد نفعنی و سقانی من عذاب آلما ...
انجام
و القی السمع و هو شهید اللهم انا {...}بمدنا بمواد التوفیق و التسدید و ان یمیتنا علی التوبة و التوحید و ان یجعلنا من الاثنین یوم الوعید و ان یصلی علی سیدنا محمد و علی ال محمد کما صلیت علی ابرهیم و علی ال ابرهیم انک حمید مجید ...
رب یسر و اعن یا کریم و کتاب الصیام هو فی اللغة الامساک و فی الشروع امساک مخصوص فی وقت مخصوص من شخص مخصوص شرطه صلی الله علیه و اله و سلم اذا جاء رمضان فنتخب ابواب الجنة و علقت ابواب النار و صفدت الشیاطین و فی الروایة {...}اذا کان رمضان فتحت ابواب الرحمة....
انجام
و المروة {...}امراته فقال قدم رسول الله صلی الله علیه و سلم و طاف بالبیت سبعا و صلی خلف المقام رکعتین و بین الصفی و المروة سبعا و قد کان لکم فی رسول الله صلی الله علیه و سلم اسوة حسبه معناه لا یحل لکم ذلک لان النبی صلی الله علیه و سلم لم یتحلل من عمرته حتی طاف و سعی فبحث مبایعته و للاقتدائه و هذا الحکم .
کتاب الحج حجة بالفتح کغرفة من الاعتراف و بالاسر کقعده من القعود و کذا الحج بهما لغة اتقصد للشق المعظم و اصطلاحا عبادة بقصد مخصوص لمن منع مخصوص من شخص مخصوص {.....} شرایط و هو معلوم من الدین {...}و علی جهة الاستظهار قوله تعالی و لله علی الناس...
انجام
یمنع علی المختار و قد مر فی الاقرار صورة عاکبا مسئلة و من تزوج با{...}و قد کانت احداهما اقرب بانها {...}للبانیة فبغدا رواجه لا حکم لاقرارها بذکر بعد النکاح من الطاهر لانّه اقرار علی {...}و ان کان قبل النکاح فان تزوجها اولاَ و ان تزوجهما بعقد واحد ...
