شبي چون صباح صبوحي زد کان مايه فتوح و دمي چون رواح راح رسيد کان مفرح روح در کنجي نشسته و ديده بر خواب غفلت بسته بودم نه بر سر از درد دردانگيز شهوات نفساني
انجام
از خدنگ شه سوي ملک عدم ره برگفته رافت تيغ و سنان درع و سر بر خود نخواهد تا بد دوشش ز حفظ ايزدي زيور گرفته تا همي گويند در هر عيد از ابر بهاران
رساله ای در تقدیم استصحاب نجاست بر استصحاب طهارت یا برعکس ، نسخه از آغاز اندکی افتادگی دارد ، در آن نام اسد الله ابن الحاجی عبد الله آمده که احتمالا مولف رساله باشد ، در آن از محقق قمی و صاحب مدارک و شیخ یوسف بحرانی یاد شده ، شاید مولف اسد الله بن عبد الله بروجردی مشهور به حجه الاسلام درگذشته 1271ق. باشد .
آغاز
من عند الله الملقب باسد الله ابن حاجی عبد الله ...فی الثوب الطاهر الملاقی مع الرطوبه للثوب المتنجس .....
انجام
وحشرهم و ایانا مع ابائنا و اجدادنا فی یوم القیامه بمنه
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله الذي له ميراث السموات و الارض و هو علي کل شي قدير و الصلاه و السلام علي رسوله ... و بعد بدانکه علم فرائض اهم علوم دينيه است
انجام
هشت ضربي باشد نخست [...] در هزار بايد زد سي در صد بسي در و بس در پنج بس پنج را در هزار بايد زد بس درصد سي درد بس دز پنج تمت (؟)
الحمد لله رب العالمين و الصلوه و السلام علي محمد و اله الطاهرين و لعنه الله علي اعدائهم من الآن الي يوم الدين سوال باع زيد من عمرو اراضي داعيانا بشرط الخيار
انجام
اصلاشرط نيست بلکه رد مانع است و از بعضي نقلا مستفاد ميشود که رو هم مانع نيست و قائلين باعتبار قبول دو [...] ميدانند و ظاهر مشهود و آن است که کاشف است
هل الامر بالشيء علي الاطلاق يقتضي ايجاب مالايتم الا به من المقدمات ام لا و تحقيق هذا الموقف علي هذان مقدمات الاولي في تقسيم
انجام
قسمين قسم يکون الشيء الواجب المشکوک اطلاقه و اطلاقه و تقيده واجبا کالحج المعلوم بالاجماع مثلا و لکن لانعلم ان وجوبه نفسيا بعد الاستطاعه قسم الشک في الاطلاق و التقييد بالنسبه علي الواجب
و بود هر عاقلي در خود نعمتهاي زيادي بحسب مرتبه ادراک و مقام فهم در به و نظر ديابد از آلات و جوارح و قواي ظاهره و باطنه با جزم بآنکه اين نعم از غيري باو رسيده است
انجام
باشد از غير جهت تقليد در چنين مسائل بر ائ تقليدي نيست و هو العالم بحقايق احکامه و الصلوه علي نبي... اعدائهم و مخالفيهم ابدا الآبدين
الحمد لله رب العالمين ... روي عن عبدالله بن عباس رضي الله عنه عن رسول الله انه قال نزل جبرائيل ذات يوم مفير اللون
انجام
ذکر علي الجدار فکانها مسح علي المصحف زيادرت سيدنا رسول صلي الله و کسي که از باب سلام درآيد پاي راست درآرد و بعد از آن پاي چپ پس گويد اللهم اغفر ذنوبي و افتح لي ابواب رحمتک يا ارحم الراحمين
الحمد لله الذي اخترع الاحکام و انزل القرآن للاحکام و ارسل رسوله اعلام و علبه الصلوه و السلام و علي آله الکرام اما بعد قهذه نبذه في بيان البدعه السفية و اسنة السنية الرفيقه
انجام
الجواب فقل له رجل صلي و في کم خبر الکلب و فم مشرود و الله و اعلم بالصواب و صلي الله علي خير خلق سينا محمد و آله و صحبه اجمعين