اطلاعات کتاب

عنوان اصلی
رساله
زبان
پارسی
موضوع اصلی
آغاز
شبي چون صباح صبوحي زد کان مايه فتوح و دمي چون رواح راح رسيد کان مفرح روح در کنجي نشسته و ديده بر خواب غفلت بسته بودم نه بر سر از درد دردانگيز شهوات نفساني
انجام
از خدنگ شه سوي ملک عدم ره برگفته رافت تيغ و سنان درع و سر بر خود نخواهد تا بد دوشش ز حفظ ايزدي زيور گرفته تا همي گويند در هر عيد از ابر بهاران
مؤلف
مجهول