و لا یخافون ان عم ضر بها و لا رجوع ان فعلوا {...}رغم نفعها او طلبها المنتفع احسبوا و یکفی قسامو عدلان و الاجرة علی الخصص و بها ما تضره و تخصیص کل جنس فی الاجناس و بعض فی بعض فی الجنس و ان تعدد للضرورة او الاصلاح و اذا خلفت الانصیا فی ارض...
انجام
و ان امتنعت قبل العقد او تثبیت الابوطی تقتضی التحریم او{...}متکررین الرابع تعیینها باشارة او وصف او لقب او بیتي و لا غیرها او المتواطا علیها و لو حملا فان {...}التعریفات حکم بالاقوی فصل و یصح موقوفا حقیقه و مجارا و تمییز.
فلا تقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا قوله نجس ای قذر لشرکهم و ترک غسل الجنابة و عدم نحامیهم من النجاسات و جعلوا کانهم نجس بعینه مبالغة فی وصفهم بالنجاسة و عن ابن عباس دم عن ابانهم نجسة کالکلاب و الخنازیر و المراد من الآیة النجاسة الحکمیة لا الحقیقته و الا لما طهرهم الاسلام قوله...
انجام
و ان تهب لنا انابة المخلصین و خشوع المحسنین و اعمال الصالحین و یقین الصادقین و سعادة المثقین و درجات الفائزین العابدین اللهم نسئلک ان تغفرلنا و لوالدینا و ان تغفر مشایخنا و ان تقفر لمن قراء علینا او قراءنا علیه اللهم اجعل کتابنا هذا حجة لنا علینا و صلی الله علی سسیدنا الاولین و الاخرین و علی اله و اصحابه اجمعین...
تشنه کشته خواهد شد و عرق اسبان اصحابش خشک نخواهد شد ککه داخل بهشت شوند و با حور العین معانقه نمایند پس حضرت امام حسن گذشت پرسیدند که اینست گفت نه و چون حضرت امام حسین گذشت بپرسیدند که اینست گفت بلی و ایضاَ روایت کرده است که....
انجام
وارد مدینه شد و سؤال کرد از کریم ترین خلق جناب سید الشهدآ را باو نشان دادند بمسجد آمد دید که آن حضرت نماز میکند در برابر آنحضرت ایستاد و گفت لم یخب الان من رجال و من حرّک من دون بابک الحلقة
العمل و انکان نوعا من الوجود لکن لیس الظهور التام کما للوجود العینی و اعتبره من نفسک فان المعانی التبی لی حاشیه فی رد حک المجرده ثابته فیها و لا تشعر بها مفصله و لا بتمییز بعضها عن بعض حتی تحصل فی القلب فتفصل و یکتسی کل منها
انجام
ای آنکه حدوث قدمت اوست همه/ سرمایه شادی و غمت اوست همه/ تو دیده نداری که بخود مینگری/ ورنه ز سر تا قدمت اوست همه
بدان ایدّک الله تعالی که کلمات لغت عرب بر سه گونه است اسم و فعل و حرف اسم چون رجل و فعل چون ضرب و دحرج و حرف چون من و الي و تصریف در لغت گردانیدن چیزیست از جائی بجائی یا از حالی بحالی و در اصطلاح علماء حرف عبارت است از گردانیدن یک لفظ بسوی ....
انجام
ودر اسم مفعول گوئی مذهوب به مذهوب بهما مذهوب بهم مذهوب بها مذهوب بهما مذهوب بهن الف مفاعله و سین استفعال گاه باشد که فعل لازم را متعدّی سازند چون سار زید و سایرته و خرج زید و استخرجته قد تمّ الکتاب...
رب یسر و اعن یا کریم و کتاب الصیام هو فی اللغة الامساک و فی الشروع امساک مخصوص فی وقت مخصوص من شخص مخصوص شرطه صلی الله علیه و اله و سلم اذا جاء رمضان فنتخب ابواب الجنة و علقت ابواب النار و صفدت الشیاطین و فی الروایة {...}اذا کان رمضان فتحت ابواب الرحمة....
انجام
و المروة {...}امراته فقال قدم رسول الله صلی الله علیه و سلم و طاف بالبیت سبعا و صلی خلف المقام رکعتین و بین الصفی و المروة سبعا و قد کان لکم فی رسول الله صلی الله علیه و سلم اسوة حسبه معناه لا یحل لکم ذلک لان النبی صلی الله علیه و سلم لم یتحلل من عمرته حتی طاف و سعی فبحث مبایعته و للاقتدائه و هذا الحکم .
من خسرة الرد و خذلان الطرد فلیس ذلک الیوم بعید من لبس الجدید و انما هو عید من امن الوعید و سلم من النحاس و التهدید و استحق بصالح اعماله المزید اما الایات فاستحضر عندها اهوال الاخرة و زلازلها و تکویر الشمس و القمر وظلمة القیمة و جل الخلایق و التجاوهم و اجتماعهم فی تلک الفرصة....
انجام
زیرا که گریستن بر او ثواب عظیم دارد بجهة ملائکه بر او میگریند میت غیر مومن اگر الفت داشته باشد یا اینکس جایز است بر او بگریند بقصد انکه حیف که گمراه مرده است سنت است دست بر سر یتیم کشیدن از روی نوازش و و هر کو نوازشی باو اجر عظیم دارد و دل شکستن .
قال المجاز المفرد اعنی الکلمة المستعملة الح اقول الکلمة اعم من الاسم و الحرف و ذکرها ای ذکر الکلمة یخرج المجاز المرکب و المجاز العقلی الاستعمال ذکر اللفظ بارادة فهم المعنی و احترز به عما لم یستعمل فان الکلمة قبل الاستعمال لا تسمی مجاز اکمالا ...
انجام
و لا باس بحصول ذلک عندنا غیر الموصول فانه لا اطراد و لا انعکاس بین المقتضی و المقتضی بل یقول حصول ذلک المعنی علی هذا التقدیر ایضا بناء علی ان حال المسند معلوم و هو المقصود من الاعاء اذ سبب کون الاعاء اشتماله علی العلم بالمسند فافهم...
از انکه رسوا شوی و حق تعالی پرده تو را بدرد گفت این مرد که نشسته است شوهر منست و فرزندان از او است و اینمرد دیگر را نمی شناسم حضرت رو کرد بآن فرزند شیر خواره که هنوز سخن نیامده بود و فرمود که سخن بگو ای پسر بعلم و بیان کن که مادر تو راست میگوید...
انجام
که مسافت سه روزه راه از او روشن بود من پرسیدم که این بزرگوار کیست که گروهی بسیار با او احاطه کرده است مردی گفت که او محمد مصطفی است گفتم آن شهسوار که در پیش روی او میرود کیست گفت ان علی
نقله من العامة و الخاصة و ان احتیج فی وصفه به ح الی نوع تاویل اوبکونه بمعنی الطاهر المطهر کما هو المصرح به فی کتب جماعة من اهل اللغة کالقیومی و ابن فارس عن تغلب و الأزهر بی و ابن الاثیر و نقل بعض انّ الشافعیة نقلت ذالک عن اهل اللغة و نقله عن الترمذي و هو من ائمة اهل اللغة و یستفاد....
انجام
واحدة علی الاشهر بین الطائفة کما ذکره بعض الأجلة عملا منها باطلاق و فی نفی الزّاید بالأصل و عدم المعارض سوء استصحاب النجاسة المعارض بمثله فی الملافی کما مرّ نعم فی الموثق عن الکوز او الاناء یکون قذرا کیف یغسل و کم مرّة یغسل قال ثلث مرّات یصبّ فیه الماء فبحرک فیه ثمّ یفرغ منه ذالک الماء ثمّ یصب فیه ماء اخر ثمّ یفرغ منه ذالک الماء...
اصل هی الامر بالشی عن سبیل الاطلاق یقتضی ایجاد {.......}خلاف و {...}بیان الافول فیه و تحقیق الکلام فیه یقتضی تمهید مقدمات فی اقسام الواجب بسته لی بعض الاعتبارات {.......}مطلق و مشروط و یسمی {......}لم فسر و غیری و لم تعبدی و اضی .....
انجام
ینقسم لی اقسام {.....}من ملاحظة مضمون الغر المنجر لان المشرابا ان اقتوا بحلافه او او یسکنوا عنه و لم یقتوا لها عن خلاف ولا عن وفاق اوافی جماعة من المشهور عن خلاف {....}عن وفاق الصورتین الاخرتین یجوز التجاوز عن المشهور المضمون.
الحمد لله الذی خلف اللیل و النهار و خلف الجنة و النار و جعل الجنة دار المتقین و جعل النار {....}المتکبرین و صلی الله علی محمد و اله اجمعین قوله تعالی که اندر {....}آیة که خدای عزوجل گفت خلق السموات و الارض و ما بینهما الا با الها خدایی است که زمین و آسمان را بیافریند...
انجام
ایشان سنگ چند بدان سگ انداخت سگ از بیم سنگ باز ایستاد و دیگر در معیت ایشان روان شد ایشان عاجز شدند و هیچ نوع سگ باز نمی گردید دست{....} و یک دست او را مجروح کردن و سگ از درد آن آواز برآورد و گفت مرا {....}نیز همان طلبم که شما مطلبید لا اله الّا الله ....