حکایت مادر دجال علیه اللعنه در زمان حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم پیدا شده یک عورتی مدبره از زنا پیدا بوده ست چون از مادر بزاد او را در مسجد آدینه
انجام
ما را شفاعت کن عیسی پیغمبر گوید من آن وقتیکه ذلت کرده بودم که مادر من مریم رضی الله عنه یکروز
الحمدلله علی ما انعم و له الشکر علی ما اسدی و اکرم و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد سید العرب و العجم و علی اله و اصحابه نجوم الظلم ما کبر
انجام
و فی هذا کفایة و الله الهادی لا رب غیره و لا خیر الا خیره و صلی الله علی سیدنا و مولانا محمد النبی الامین و علی اله و اصحابه اجمعین و سلم تسلیما کثیرا دائما الی یوم الدین و الحمد لله رب العالمین
داراي دوازده تحميد و دوازده مناجات و دوازده نعمت و چهل حديث و نه واقعه تا ميرسد
به فصل دهم در چهل قول و چند معجزه. نشريه نسخه هاي خطي كتابخانه مركزي دانشگاه تهران - دفتر8 ،كتابخانه بنياد خاورشناسي فرهنگستان تفليس شهر:تفليس
آغاز
حمدي كه نقاش صنع رباني در كارگاه بارگاه فضل فيض سبحاني بر در و ديوار قصر وجود انساني نقوش اسرار و مباني این حمد بنگارد
شبي چون صباح صبوحي زد کان مايه فتوح و دمي چون رواح راح رسيد کان مفرح روح در کنجي نشسته و ديده بر خواب غفلت بسته بودم نه بر سر از درد دردانگيز شهوات نفساني
انجام
از خدنگ شه سوي ملک عدم ره برگفته رافت تيغ و سنان درع و سر بر خود نخواهد تا بد دوشش ز حفظ ايزدي زيور گرفته تا همي گويند در هر عيد از ابر بهاران