داستان قدیمی یوزاسف و بلوهر هندی است همراه با بعضی اشعار فارسی ، این داستان بصورتهای مختلفی روایت شده ، ابن بابویه در اکمالالدین و علامه مجلسی در مجلد هفدهم بحار آورده و بعضی ترجمه نموده و برخی بصورتهای مختلف روایت کرده اند ، نسخه ای از همین اثر در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران وجود دارد و در فهرست آن کتابخانه 13/ 3273 یاد شده است
چند باش در دیار و منزل {...}در باب روز و شب نالنده و گرینده چون عبر و سخار تا زحسن دلبران کس جدا ماند {...} تا ز فرّ {...}خوش تهی گشت انحباب نرگسی دارد سیاه و لوسنی دارد سفید لاله دارد لطیف و سنبلی دارد بتاب...
انجام
تخت شاهی وپادشاهی ملک بر تو بر زمانه فرّخ باد چون پدر کامکار باش که تو پدر دیگری پرسم و نهاد ماه خورداد بر تو فرخ باد و آفرین باد بر مه خورداد.
هفت کلید در گنج حکیم فاتحه فکرت و ختم سخن نام خدایست بران ختم کن پیش وجود همه ایندکان پیش بقای همه پایندگان پردگی پرده شناسان کار سابقه سالار جهان قدم ...
انجام
عشاق جگر سوز تو لب تشنه بمردند در وادی حسرت بردیم بسر چشمه ان بادیه پی را از لعل مذابی ثاقب زتمنای رخ ان بت عیار از نکته اشعار در نظم کشی سلسله رشته وی را از در خوشابی.
بدان که حضرت خواجه ما را یعنی قطب الاقطابی خواجه ناصرالدین عبیدالله قدس الله روحه العزیز نسبت تربیت در سلوک به حقیقت از روحانیت خواجه بزرگ خواجه بهاءالدین است
انجام
یقین که تا ابد آثار او بخواهد ماند / چو او صحیفه لوح وجود شد [...] بیت تابع از حضرت خواجه خرد قاضی سمرقندیست رحمة الله علیه و الغفران و الحمدلله رب العامین و الصلوة علی رسوله محمد و آله اجمعین