قوه ادراک معقولات و تمکن از تمییز و رؤیة است که بدان جمیل از قبیح و مذموم از محمود باز شناسد و بر حسب ارادة در ان تصرف کند و بسبب این قوت است که افعال او منقسم میشود بخیر و شر و حسن و قبح و او را وصف میکنند بسعادت و شقاوة
انجام
مردم از بسیاری سخن بی فایده او و از اخباری که کند بچیزی که از ان [...] نبود بشناس و بدانکه کسی که در شر غیر خود اندیشه کند نفس او
تشبیهات تشبیه مانند کردن باشد یقال الشیء بالشیء و ارباب لغت ان چیز را که مانند کنند مشبه خوانند و درین باب میان مشبه و مشبه به از معنی مشترک چاره نبود و صحیح ترین تشبیهات ان باشد که معکوس توان گردانید
انجام
استعار الحلم و الرشد للسفه و الغوایة ثم سری الی الحلیم و الرشید و قوله تعالی و اطیعو الله و اطیعوا الرسول لعلکم ترحمون استعار لعل للترتب لان اوفی [...] من مثل الملوک هو العلامة لحصول غایات المطالب
در بیان مراتب بدانکه هیأت و قابلیات آئینه ذات و صفات حقیقت و خاصیت آئینه انست که عکس ازو ظاهر شود بر مقتضی او ظاهر شود چنانچه در آئینه کج عکس نماید و در طولانی طولانی و در بزرگ بزرگ و در کوچک کوچک و در آئینه مقعر خورد و در محدث بزرگ و ساکن در آئینه متحرک متحرک نماید و
انجام
نه وصفی و جهتی دیگر باشد یا هر چند تأمل کنی و ادراک این وصف کنی اخر الامر منتهی توصیفی شود و محض ذات ان مدرک نشود و این معنی را در تفسیری که در بیان علم تحقیق کرده چرا که فکرت ترتیب امور معلومه است تا مؤدی شود بمجهول
اما شرح این دعا بر سبیل اجمال آنست که حضرت امیر المؤمنین (ع) گفت بر حضرت امام حسن که ای فرزند بدرستی خبر دهم ترا بچیزی که اصل او از جانب خدای تعالی است
انجام
و الحمدلله الذی لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا
جنگی است منتخب از اشعار شامل: انیس العشاق (نوزده باب) از حسن بن محمد شرف الدین رامی؛ ده فصل منظوم از همو؛ دیوان بساطی سمرقندی؛ غزلیات شرف الدین رضای سبزواری؛ دیوان سلطان احمد بن اویس جلایری؛ غزلیاتی از همام تبریزی و...
آغاز
حمد و ثنا خالقی را علت کلمته که در مبدا خلقت وجود خاکیانرا بتشریف و نفد کرمنا بنی آدم مشرف گردانید و شکر و سپاس قادری را جلّت عظمته که از آثار قدرت گوهر نفس نفیس انسانرا در سلک موجودات شرف نطق بخشید و عقل سرامده را بر ملایک مقرب بر کشید و محرم اسرار وحی گردانید ...
انجام
ما عاشق ور ندیم و قلندروش و اوباس اندیشه ناموس و غم نام نداریم خاصان در دولت اگر صدر نشینند ما تکیه بجز بر کرم عام نداریم کردیم پسر اندر طلب جام چو دیدیم زین یه بجهان صبح سرانجام نداریم شهباز فضای ملکوتیم چو قدسی در دل غم این دانه و این دام نداریم.