عمل {...}بگیر از {...}انچه خواهد و بچهار برابر او آب بجوشاند پس بنهد تا صافی گردد پس بیارد رهج سفید مسحوق و بر سر انش نهد و و هفت نوبة از این آب بر بالای این ریزد چنانچه چهار انگشت بر بالای آن بر آید و ابش نرم نرم بکند تا ابها را بخورد...
انجام
و این را صحیح الحیوة خوانند {..}سی عدد تخم مرغ و بریان کند و در آب و زرده آن بیرون کند و انگاه آن زرده را در صحن چینی یا ظرف آبگینه {...}کند و نرم نرم بساید بعد از ان پانزده درم زاج سبز و سی درم نمک قلیا {...}و بکوبد و بر سر زرده {..}کند و با هم نیک سحق کند.