بدانکه معانقه در لغت بغل گرفتن دو شخص است همدیگر را و دست در گردن یکدیگر انداختن و در اصطلاح قرّا عبارت از دو وقفی یا زیاده که پهلوی همدیگر واقع شود و بحسب معنی بیکدیگر ربطی داشته باشد بحیثیتی که اگر در یکی ازینها ایستند از دیگر می باید گذشتن تا معنی تمام شود...
انجام
علی العرش در سوره شعرآء منذرون ذکری در سوره احزاب عودة بعورة در سوره زخرف حم المبین در سوره محمد رسول الله صلّی الله علیه و سلم او زارها ذلک در سوره طلاق اولی الالباب الذین آمنوا در سوره ن زعیم شرکآء در سوره مدثر اصحاب الیمینفی جنّات ...
و بکر بسکون باء موحدّه و تخفیف دال ثلث عو تراث حفصن برفع ثاء مثلثه خوانده و بکر بنصب آن و یجعل لک حفص جزم لام خوانده و بکر برفع آن فما تستطیعون حفص بتاء خطاب خوانده و بکر بیاء غیبت اثاماَ بضاعف له العذاب و....
انجام
یوقد حفص بتشدید یاء درّی و تذکیر یاء یوقد خوانده و بکر بتخفیف یا و همزه و مدّ آن و بتاء تأنیث یوقد یسّح حفص بکسر یاء موّحده خوانده و بکر بفتح آن و {...}در مقام خود مذکور شد کما {....}حفص بفتح تا و لام خوانده ...
الفاعل و هو و الذرایات وقرا الجمهور یکسر الواو و قری [افتاده]: مفتح الواو و تسمیه بالمصدر یسرا مصدر فی موضع الحال عند و هو فی الاصل مصدر وصف به علی تقدیر محذوف
انجام
الناس الاخیر فعیل معطوف علی ذی الوسواس ای من سر القبلتین و قیل معطوف علی الجنه و الله اعلم و الحمدلله اولا و اخرا حمدا یوافی نعمه و یکافی مزیده و صلی الله علی سیدنا محمد و علی آله محمد