ان نجعل القائدة نحلی النفس عنها او المجموع بالرذایل مع النحلی عنها و لما جعل النحلی بالفضایل فائدة ناسب ان یجعل النحلی عن الرذایل فائدة ثم اقول کان المناسب ان یشر لی فائدة کل من القسمین الاخرین کما اشار الی فائدة القسم الاول و...
انجام
لا ابتدا اولا بالواسطة و لعل وجه التامل ان النفس واحدة کیف یصدر عنها الاثار العز المتناهیة حتی {...}الانفعالات العز المتناهیة عن النفس المنطبقة و الحمد لله علی التوفیق ...
فن پنجم از این مقاله علم فراست که آن عبارت است از معرفت اخلاق درونی و صفات باطنی انسانی از اعضای ظاهره و اشکال محسوسه تا چون شخصی را ببینند از صورت او بدانند که خوی نیک دارد یا بد
انجام
و علم نجوم نیک داند تا تاثیرات کواکب و طبایع و منسوبات بهر یکی از آن شناسد و الله اعلم بالصواب
باب در بیان صفت افرینش نور محمد چون خدای تعالی نور افرید آن نور را بر دوازده قسمت کرد از قسم اول عرش افرید و از قسم دوم کرسی و از قسم سیوم لوح و از قسم چهارم آسمان
انجام
که چون بنده بگوید لا اله الا الله محمد رسول الله عبادة یکسال در دیوان او نبشت قال النبی صلی الله علیه و سلم من قال لا اله الا الله محمد رسول الله دخل الجنة بلا حساب و لا عذاب برحمتک یا ارحم الراحمین
وسیل رضی الله تعالی عنه عن رجل هلک و خلف جدتین احداهما ام امه و الثانیة ام ابیه وجد و امراة حاملة و عن رجل هلک و خلف جدا وحدة فاجاب بقوله المسئلة الاولی من اربع و عشرین و یقول السبع و عشرین للجدتین السدس عایلا یقسم بینهما بالتسویة و للزوجة الثمن ...
انجام
لم یوجد من الواطی هنا ظنّ ذلک فیهی ولد الامة علی اصله من الرق و الکلام فی غیر سیدها امّا لم اسند خلت ذکر سیدها و هو نائم فیلحقه الولد و نضیر ام ولد لقاو الله سبحانه و تعالی اعلم بالصواب و الیه المرجع و اتماب...
مؤلف
أحمد بن علي بن محمد بن محمد الکناني العسقلاني المصري، أبوالفضل شهاب الدین ابن حجر
[افتاده]: بکاربرنده فائده را فس میگوید هرگاه در صرع دماغی بر سر و پیشانی برص پدید آید نشان تحلیل ماده صرع باشد و نوعیت از صرع که آنرا یونانیان و اپلیما گویند
انجام
کالزعفران و الادویه القلبیه و المدرات لادویه المثانته کالراریابج و المتقی لادویه المبد و اللوز لادویه الواس و الحمص لالدویه الریه
من عاد فی الله اخاله اوحبه لله اوزاره فهو جدیر عند اهل التقی بان یحط الله اوزاره اتا به الشرع فی سنة و صحح الحفاظ اخباره میعاد الارض حکام الرعایا و نحن عبید حلاق البرایا ادمنا عیشنا یحرس ملح ...
انجام
و ابن طالب علیا من حمل ذا الفقار و الأوس و الخزرج انصار و هو فیهم وصیا فوق نهر العوار فی الفطن من نمته الدار راح روحي علیا شل قلبي و سار غانی خطر {...}الاشجار {...}تلک {...}هات ضو النهار و افتح علی شرح الازهار و ادرج المتن هیام.