حلوای سیری میخوردی وسه چهارمن لواش را بر میدارد و حلوا را برو می پیچد بر دهن میگذارد و نجامیده فرو برد و یک ذره حلوا به کسی نمیدهد عمر گفت خوب خبری میکند ....
انجام
گفت سودا کرم آمدم در اب غوطه بخورم آب مرا برده باینجا آورد شما کیستید اینجا کجاست گفتند این بیشه شهر عدنست و ما غلامان سعدان {...} {...}از عقب ایم {....} برادر اخی سعید داماد عمر است امیرلنک را داده قباه {....}{...}
ثنایم نیاز درگاه حضرت بی نیازی است که روی نیاز نیازمندان بر خاک راه بی نیازی اوست و سرافرازی سر فرازان در سر افکندهکی میدان سربازی او زهی شهیدی که شهیدانش شهد شفا از جام بلایش نوشتند و حبذّا العبیدی که مقربینش لباس تقرّب باندازه خلعت ابتلایش پوشند...
انجام
ای قوم کافر شدید برسول خدا وای بر شما پس میباشید شما مثل آن اشخاصیکه گمراه شدند و طریقه دین و مذهب خود را از دست داده باشند پس اهلیت رسول خدا را از بلده بعلبک بیرون برده روانه شام گردیدند الا لغته الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون .
پاسخ به پرسش ها و ابهامات گروه فرقه المطرفیه در یمن و رد این فرقه به عنوان فرقه گمراه. ر مباحثی همچون كفر، حكم كسی كه با المشرقی بیعت كند، امامت، محجم و اقوالی از خوارج و امامت محمدبن ابراهیم را در بر می گیرد
مؤلف
عبدالله بن حمزة بن سلیمان بن حمزة الیمني، أبومحمد المنصور بالله