بدانکه طبقه ذاکران چهارست و تا سالک بطبقه چهارم نرسد از فکر بی بهره و نصیب باشد و چون بطبقه چهارم رسد انگاه فکر نقاب از روی بردارد و سالک بجمال فکر رسد
انجام
گفت قصد باید کردن تا زحمتی حادث نشود پدر مجنون حجام اورد تا قصد کند مجنون فصاد را گفت ساکن باش تا لیلی را خسته نکنی زیرا که مجنون همه لیلی میدید و لیلی را میدانست و خود را نمیدید و نمیدانست این بیان وحدت اهل توحیدست
علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی بن العبید عن الحسن بن محبوب عن ابن رناب و عن غیر واحد عن ابی عبدالله علیه السلام قال عن عبدالله بالتوهم فقد کفر و من عبد الاسم دون المعنی فقد کفر و من عبد الاسم و المعنی فقد اشرک
انجام
فقال و ما هی قال مادام اجد الحلال فلا اطلب الحرام و مادام اجد حاجتی فی خزانة ربی فلا اسئل غیره و مادام اری ربی فلا اعصیت و مادام اری عیب نفسی فلا اشتغل بعیب غیری و مادام اری الشیطان باقیا فلا اجد نفسی منه آمنا و مادام اری الصدق فلا اقدم علی الکذب و الصدق کثیر لا یزول و اللبیب لا ینقل عنه و لا یحول فقال
فی ان الوجود واحد ذاته تعالی هو هذا الواحد لو کان نهاک وجودات متعددة و مطلق منطبق علی کل واحد لکان تمیز کل من الآخر بفصل و لا مشاحة فی تسمیة هذا الممیز فصلا او غیره
انجام
الاول و هو الحق الاول سبحانه و ابطال هذا یمکن بالوجهین اللذین اشرنا الیهما و یمکن [...] هما فی الدلیل السابق کما امکن جریانه فی هذا الدلیل فافهم هذه الادلیة
یعنی غزال در اینجا اسیر خواهد شد حضرت فرمود ایدوستان ای هواداران این حسین است که امروزلوای فتح برپا کرده و آب از برای شما آورده در صحرای کربال به بلا از هجوم تشنه گان و ظلم لشگر اعدا شکسته است خواهد خورد
انجام
جایزه قصیده خود گرفته بجهة شرافت هر دیناری را بعد دینار خریدند در آنوقت فهمید که [...] چگونه بوده است مرویست که دعبل را کنیزی بود که بسیار علاقة با او داشت آن کنیز بود که [...] دعبل از مشاهده آن حال پریشان خاطر شد ناگاه شبی بخواطرش آمد کدام راه
نحمدک و ندعوک في السراء فنسئلک و نرجوک بالإجابة في الضراء اسعا فالخلة خلتی و ایجابا لدعوة اخوتی فی شرح الدعاء المسمی و نصلی علی اکلیل الدعاء و خاتمة محمد خاتم الانبیاء و اله الاتقیاء
انجام
ما اهمنی و اجعل لی من امری من لدنک فرجا و مخرجا و لا تفرق بینی و بین العافیة ابدا ما ابقیتنی و عند وفاتی اذا توفینی یا ارحم الراحمین و صلی الله علی خیر خلقه محمد و آله اجمعین الطیبین الطاهرین المعصومین
نسخه این اثر آشفته و بعضی مطالب آن بین سالهای 1261 تا 1268 نوشته شده ، در یکی از صفحات نوشته شده جلد دوم سرح العیون ، نسخه آن در فهرست مرعشی ج 15 ص 40 معرفی شده و به محمد مهدی بن محمد ابراهیم کاباسی نسبت داده شده ، در بدرقه نسخه حاضر با قلمی تازه نام کتاب سرح العیون نوشته شده واز میرزا محمود شریف موسوی ابن محمد مهدی دانسته شده
آغاز
الحمد لله الذی هدانا الی معالم الدین باصول الفروع
انجام
فاعمل علی الاکثر فاذا انصرفت فاتم ما ظننت انک نقصت
هر چند فتاوی از بس لفظا و معنی نامربوط بود جواب ان صورتی نداشت اما دفعا للاوهام العامیه اقدام بان نمود قول المفتی الاول جمع بین الفاطمتین نزد داعی بی تشکیک و بی شبهه است درین فقره ادعای علم باباحت این فرج محره بنص حدیث صحیح و مرسله در حکم صحیح نموده اند
انجام
هل رایت شاعرا یتبعه احد انما هو قوم تفقهوا لغیر الله فضلوا و اضلوا قال الشاعر از بهر فساد و جنگ جمعی مردم کردند بگوی گمرهی خود را کم در مدرسه هر علم که اموخته اند فی القبر یفرهم و لا ینفعهم