الناطق بالحق ابا [...] المقرونی صاحب التحریر و من شعره فیه
[...] وزها الوصیة و الوصیا
[...] بایعت * محیی زهرون الرضیا
[...] رب تعده الانا*م اذ عادت علیا
انجام
فقال یا یدی لیس لی فیها شبهة قال نعم لکن الشرع یقبل هذا [...] له احضارا للولدین و والدهما فحضروا فطال بین الرحل و بینهم الشجار ساعة ثم قال القاضی للرجل
قال لی مرید ذهبت الی الشیخ فقلت له ایها الشیخ المرید الق السمع و انت شهید الشیخ هو الشیء الفلانی بلا شک و لامین المعلق بین الفخذین و هو المقطوع عنه حظ الشیطان بالتطهیر و الختان فرفع عنه
انجام
فقول هذا البعض و کن مسلما ای فی ظاهر الشریعة بخلاف الحقیقة فانه لیس هناک لا مسلم و لا کافر و لا کذا و لا کذا و الحمدلله و حده و صلی الله علی من لا بنی بعده و الله اعلم
کتابی در صرف و نحو عربی است ولی مطالب آن آمیخته با عقاید و کلام و ردود بر تصوف و رمل نیز میباشد ، مولف در دیباچه خود را عبدالله بن محمد الساکن فی الاقلیم الرابع معرفی کرده و رساله خود را با عنوان (عبره للناظرین لتکمیل الناقصین من العلوم) یاد کرده که ممکن است نام کامل آن همین باشد ، نسخه ای از این اثر در کتابخانه دانشگاه تهران نگهداری میشود که در فهرست آن کتابخانه 8/ 629 نام اثر (عبره الناظرین لتکمیل الناقصین) یاد شده است