معالجه ضیق النفس مجرب هر کس را بوده باشد بول شتر را در سه روز بخورد بالکلیة ساکن بود و شفا یابد مجرب است در طپیدن دل و فزع و دل تنگی در کتاب مکارم الاخلاق آورده بجهة درد دل بنویسد بخوراند نافع باشد.
انجام
جهة بواسیر بول شتر با خاک ستری پیاز جوشانیده با پنبه کهنه شاف نموده پوست کرک بز اندازد بوسیر را نافع است جهت سوخته و آماس شده باید روغن کله غی را بآماس و سوخته بمالند نافعست و از سود (....)
الواجب وجوده الح لما کان المفهوم منحصرا فی الواجب و الممتنع و الممکن و کان وجوب الوجود منبع جمیع صفات الکمال و مستتبعها علی ما تبین فی موضعه و کان امتناع النظیر و امکان الغیر لاستلزامها وجوب الوجود متصفین بهذا المعنی ایضا اورد هذه الصفات الثلاثة فی هذا المقام...
انجام
یخرج اعتقاد المفکر و{...}علی سبیل بحزم و مطابق للواقع {...}یکن ثابتا لانه یمکن ان یزول بالتشکیک و تصور الطرفین ای و ان کان تصور طرفیها بالکسب و النظر و یسمی الاولیات بدیهیات ایضا الخمریات سیاتی یعنی انها حمرای کالیاقوت قوله سیاته اسم فاعل للمبالغة.
بدان که حمی حرارة غریبه باشد که در قلب مشتعل شود و از انجا بواسته شرائین پراکنده گردد بجمیع اعضا و بدنرا گرم کند و ضرر ان بافعال طبیعی لاحق شود و اجناس غالیه آن حمی سه است حمی یوم و حمی رقی و حمی عفنی زیرا که ترکیب بدن از ارواح و اعضا و اغلاط است پس اگر حرارة اولا تعلق بروح گیرد...
انجام
چنین است که چون بزرگ شود احتیاج بغذای بسیار میشود و خون حیض کافی نیست او را نیز احتیاج هوای نیک میشود و هوائی که محیط اوست باو مقرر است که هوای عفن است ...
سبحان الذی اعترفت لیس الفصحا عن فحص کیفیة {...}ملکوته بالتقصیر و {...}فنطق {...}و ثنا {...}التقریر تعمدت فی مجار لا هو تلقیه صواب الانکار و تولهت فی دقایق الابصار و ثواقب الانظار جارت فی {...}ملکوته عمیقات ...
انجام
عدد سالهای {...}که 785 بود که نتیجه در 33 قسمت بود خارج قسمت شد 23 در مقدار مرقوم ضرب نمودیم شد 184 دقایق فاضله {...}بر مبلغ افزودیم شد 286709دقایقه {..}سالهای باقی از قسمت بود 26 در معادله ضرب کردیم شد پس{...}که مرفوع دقایق بود بر مجموع افزوده و دقایق آن را بر دقایق فاضله افزودیم شد 28671 دقایق آن {.....}
چون امر اشرف اقدس {....}علی صدور یافت که این بنده دعاگوی انوش خلیفه مذهب حضرت مسیح را چنانکه نقل پیغمبرانست و در انجیل مقدس که راست بیانی واضح و عباراتی روشن عرض نماید لهذا چند کلمه در این باب مرقوم قلم شکسته رقم گردانیده بعرض رسانیده که حق ظاهر شود و...
انجام
نقل پیغمبران غلط نیست بلکه درست کننده غلطهاست گفت پادشاه پر ظاهر است که هر خطا که واقع می شود کلام پیغمبران و نقلهای ایشان درست بکنند و راه راست می نمایند تا بندگان خدا غلط نکنند و نور چشم دل میدهند تا ظلمت نروند و بعد از ان گفت با بزرگان خود خوب علم حاصل کرده است این خلیفه تمام مستقرا بر دارد...
و موضعها الطبیعی وسط الکل و النار حفیفة علی الاطلاق لانها تتحرک بالطبع الی جهة فوق و الهوآء خفیف لاعلی الاطلاق لانه تتحرک بالطبع الی فوق اذا حصل تحت موضعه الطبیعی و انا فرض فوق موضعه الطبیعی یتحرک الی تحت و الماء تقیل لاعلی الاطلاق...
انجام
یجب القوة و الاول منهما هو ان یکون الاخلاط و الارواح و ان کانت صالحة فی کیفیتها قد زادت فی کمیتها حتی ملأت الادعیة و مددتها و یکون صاحبها علی خطر من الحرکة فربما صدع الامتلأ العروق فسالت الی المخانق فحدث.