هفت کلید در گنج حکیم فاتحه فکرت و ختم سخن نام خدایست بران ختم کن پیش وجود همه ایندکان پیش بقای همه پایندگان پردگی پرده شناسان کار سابقه سالار جهان قدم ...
انجام
عشاق جگر سوز تو لب تشنه بمردند در وادی حسرت بردیم بسر چشمه ان بادیه پی را از لعل مذابی ثاقب زتمنای رخ ان بت عیار از نکته اشعار در نظم کشی سلسله رشته وی را از در خوشابی.
باطل ندر محمد ندر علی ندر و بونلرک آل اولادی کیمدر و فخری ارکانی نجه در آنوک اوزینه پرستش ایده لر تا که حقی باطلدن فهم و ادراک ایلیه لر بو اقراری برینه کتور منبر بلانجی اوله قوله تع لعنة الله علی القوم الکاذبین ایمدی معناسی بودر که حق تعالینک لعنتی یلانجی قوکمک اورزینه
انجام
عشق اولان آدمدر معنیده هم آدم در عشقی اولمیان کشیلر صاتمه صاتین ادم در عشق ادمی قول ایدر هم بشورر حال ایدرمه شید اولور هم سکامشکلرک حال ایدر حسدی قلبی عدو الطفله زائیل اولماز سنکده موظمار اولمان آتشه اب ایلی زناسیه
بدانکه بدن ادمی بمثابه مجموعه ایست و عقل در وی بمنزله سلطان و حواس پنجگانه چون دریچه هایی در وی و عقل از هر دریچه ناظر بوستانیست از دریچه چشم مبصرات را و از دریچه گوش مسموعات را و علی هذا القیاس
انجام
و اگر بارفع احد الجزئین بود نتیجه باشد در باعتبار استثناء عین دود باعتبار استثناء نقیض مانعة الجمع اگر با وضع احد الجزئین باشد نتیجه رفع جزء دیگر باشد پس او را نتیجه دو بوده مانعة الخلق اگر بارفع احد الجزئین باشد نتیجه وضع جزء دیگر بود
تاريخ جهان و تاریخ اروپا، آسیا، آفریقا، استرالیا، زلاند نو و غیره
تاریخ آسیا
تاریخ ایران
سلسله ها (پیش از اسلام)
ساسانیان 226-651 ب م
آغاز
الحمدلله رب العالمین و اصلوة والسلام علی رسوله محمد و آله و اصحابه اجمعین الطبین الطاهرین فصل در بیان پیدایش آدم علیه السلام معلوم باد که اول پیش از آدم علیه السلام الله تعالی آتش خلق نمود
انجام
بعد از آن آفتاب دین محمدی صلی الله علیه و آله و سلم پرتو نور بر هر ملک و دیار انداخت متابعان ملت بیضا یکیان یکان همه ملک ها را قاف تا قاف روی زمین را فرا گرفتند
کتابی درباره کفار و منافقین و مذمت آنان و برائت جستن از آنها ، نامی از کتاب در آن نیامده ، در الذریعه نام آن را به گونه ای که آوردیم یاد شده و تاریخ تالیف آن را در نهصد و اندی از هجرت و در اوایل عهد صفوی دانسته شده ، دو نسخه از آن در دائره المعارف بزرگ اسلامی نگهداری میشود و در فهرست آن به (میرزا جان بن محمد رضا رضوی) نسبت داده شده است ، ما نیز بدو نسبت دادیم