قوه ادراک معقولات و تمکن از تمییز و رؤیة است که بدان جمیل از قبیح و مذموم از محمود باز شناسد و بر حسب ارادة در ان تصرف کند و بسبب این قوت است که افعال او منقسم میشود بخیر و شر و حسن و قبح و او را وصف میکنند بسعادت و شقاوة
انجام
مردم از بسیاری سخن بی فایده او و از اخباری که کند بچیزی که از ان [...] نبود بشناس و بدانکه کسی که در شر غیر خود اندیشه کند نفس او
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و اله اجمعین اما بعد فهذه مقدمة اوردت فیها ما یجب استحضار لمن ینقل بی فی علم المیقات (؟) النقطة شیئمن ذوات الاوضاع لا جزء له و الخط ما له طول
انجام
علی توالی البروج مال طلوع الشمس و و قد حددت اعمال الشمس و اعلم انی اطلق (؟) الحقیقی لا المری و فیه کلام ذکرته فی رسالتی المسمات بالمکلب.