اجازه محقق داماد استرابادی به شاگرد او شیخ محمد گنابادی ، میرداماد سه اجازه به این شاگرد خود داده و ظاهرا اجازه های دیگر مفصلتر از این است ، در این اجازه نیز میرداماد به اجازه ای دیگر اشاره نموده ، وی این اجازه را پس از تالیف کتاب شرعه التسمیه که در روز آخر سال 1020 ساخته و پس از کتابت آن توسط گنابادی و خواندن آن بر استاد خود ، به شاگرد خود داده است. این اجازه بخط خود میرداماد میباشد
مؤلف
محمدباقر بن محمد بن محمود بن عبدالکریم الحسیني الأسترآبادي الإصفهاني، برهان الدین المیرالداماد اشراق
قد لایکون فی غیر محله ان نطیل البیان فی هذا الملخص الاجمالی فنضیف الی ذلکم التبیان السالف جملا منه العبارات عما وقع لکلمه فلسفه فی هذه المملکه من التحریف تاره و من التطور فی الاطوار المختلفه التی تقلبت فیها الی الوقت الحاضر تاره اخری
انجام
نبغ فیما بیده عامی 347 ،329 و هو الذی اماط اللثام عهد نزعات عروسیوله فی وحده الوجود و اظهرها ظهور اتاصعا - و اکسنو قراطیس
بدانکه کاینات و فاسدات و انچه زیر فلک قمرست پنج نوعند یکی استحالت ارکانست از اتش بهوا و ز هوا بما و ز ما بهوا و ز هوا باتش و دوم انست که در هوا بدید اید که در اثار علوی باز گفته شد
انجام
همچنانکه زیبق که در جایی ریزند که بیکباره جمع شود پس بمدتها سخت شود و در گردد و از جمله جواهر یاقوت و مروارید و زر عزیزترست و نحاس نزدیکست بزر و قلعی نزدیکست بسیم و گویند قلعی از زرنیخ و زیبق است نا از کبریت و این نزدیکترست