چون الفبای ادویه در این قرابادین بحروف تهجی نشده بلکه با علل و اثار تقسیم یافته چنانچه هر دویی که مسهلست در مسهلات و بدر در بدرات و معرق در معرقات و قس علی ذالک ذکر گردیده است
انجام
انرا جهة جراحرات متعفنه و خراج و غالقرایا و قروح حیته و رمد باین قسم که یکخردان را در دویست پنجاه الی هزار جرزاب حل نموده تغسیل و قطور نمایند
وحوالی ان تا ماده بیرون آید و بسیار باشد که حاجة افتد که قرحه را با آهن پاک بردارند تا آن عضو را از تن جدا کنند تا تباهی آن بعضوی دیگر باز نرسد و آن عضو را در آب یخ باید شست و آن برگ مورد و(....)کلاب سرد کرده
انجام
آنرا القمس گویند و باشد که بیک جانب آید آنرا التوا گویند واسباب آن اندر بیشتری ها رطوبتی باشد دوان همچون رطوبتی که از آن فالج خیزد یا رطوبتی باشد غلیظ همچون