ناشناخته، مجموعه سروده هایی در قالب های گوناگون، بخشبندی نشده، نام سراینده و سروده هایی از کسان، و در میانه گفته هایی به نثر، منیر الطرابلسی، ابوسعید سمعانی، این برهان حاسب منجم طبری(گویا همان محمد بن ایوب سده 4ق)، جمال الدین این مطروح، ابوالفتح یحیی بن جبشی سهروردی، ابوالفتح علی بستی، ابومحمد عبدالله بسامی، فرزدق، اعشی، ابوالولید مسلم اودی... در آن آمده: مما اورد الاصبهانی فی الاغانی. در ص 28 آمده: تم ما اردنا من هذا الکتاب و الله الموافق للصواب. و باز همانگونه سروده ها دنبال می شود.
آغاز
و لابی الحسین احمد بن منیر الطرابلسی: لا تخالو الخال یعلو خده.
صلوا علی نور المنازل محمد الهادي الدلیل یا قلب لا تخشا النوازل عواید الله الجمیل ربک بک الطف و انت هایل فعلک علی نفسک دلیل کما تعلقنا الحوایل لها فرج عما قلیل و لا یغرک فعل فاعل الزم بفرضک لا تمیل...
انجام
و لا یفقهون سوی للخوان قساة الطباع رضو بالرضاع و حفظ الضیاع بدیل الجنان فیا خسرهم ثم یا خسرهم یوم التغابی یوم البیان و یا فوز {...}ادبهم و علمهم ..
یصلی رکعتین سنة الاحرام یقرء الکفرون و الاخلاص بعد السلام ینوی الحج فیقول نویت الحج و احرمت به لله تعالی
انجام
و اذا روی عنهم الجماعة حدیثا یسمی مشهورا و اما الشاذ فهو ان یروی الثقات حدیثا فینشد و احسد قیخافهم و اما المنکر ما ینکره الثقات اذ عرض علیهم و الله اعلم بالصواب
بهم رساند و مؤمنین تکالیف خود را ازین رساله اخذ نمایند و داعی را بدعاي خیر یاد نمایند پس نظر بمضمون ایه شریفه و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدوالله جمیع انس و جنّ خلق شده اند از برای عبادت کردن جناب اقدس الهی پس خلق باید کیفیت اسلام خود را از روی یقین در اصول دین بدانند...
انجام
روزه بیهوشانه است هر چند نیت روزه کرده باشد اما جنب هر گاه بخوابد با نیت غسل و بیدار نشود تا صبح روزه اش صحیح است این فقره روزه بنای جنب ارامگاه اقا سید علی بوده بندگان صاحبی اقا سید محمد سلمه الله را عرض کردیم {...}و عمل بان فرمودند از بابت احتیاط مضایقه نیست البته {...}ترک احتیاط را با امکان نکند...
الخامس فی تداخل الاسباب الواردة علی مسبب واحد ای ماهیته واحدة قابلة للتکرار کما لو حصل لعتق الرقبة اسباب متعدّدة من الظهارو الافطار بان قال ان ظاهرت فاعتق رقبة و ان افطرت فاعتق رقبة فهل یتکرر المسبب بتکرر الاسباب اولا بل یتداخل الاسباب فیکون هناک مسبب واحد...
انجام
انه عزیمة بالمعنی المذکر لا رخصة و کل البنا علی الاکر في الشک فی {...}رکعات الصلو فی موثبوته فانه {...}عزیمة لا یمکن فیه الاحتیاط بناء علی الاقل و ذلک لا ذا الامر امربین المحذورات فیلزم من الاحتیاط في مواز الشکوک احتمال الزیارة المبطلة فیتعین العمل باحکام الشکوک.
باب {...}قال الله تعالی فانکحوا اما طاب لکم النساء و قال الله تعالی و انکحوا الایاصی منکم و عن النبی صلی الله علیه و تنکحوا و{...}فاننی اباهی بکم الامم یوم القیمة و لو بسقط و یستحب النار ...
انجام
ااجبره السلطان فی الماکول علی البیع او العلو او الذبح و فی غیر الماکول یتعین الاولاد و لا یحلب بحیث {....}و انّه و مالاَ روح فیه کالقناء و العقار و الدور لا یجب القیام بعمارتها ...
سئلة فی الاوامر اعلم ان العلما اختلفوا فیما یکون للامر علی اقوال و لنا فی المسئلة مقاما من المقام الاول فی تحقیق معنی مادة لامر بحسب کیفیة الطلب وضعا الثانی فی بیان معنی صیغته کک اما المقام الاول ففیه اربعة مقامات المقام الاول فی بیان ما استعمل فیه ...
انجام
و اما فی الخطابات النقلقة بغیرها من المسائل الاصولیة فلا {...}ان مورد الایة خاص لنزولها فی شان علی {...}للاخبار الکثیرة الواردة فی تغیرها {...}علی کونها منزلة فی قصة غدیر الخم و {...}یحتاج الی الذلیل و ثالثا ان الابلاغ ...
عن جعفر بن محمد الصادق عن ابیه محمد الباقر عن ابیه علی السّاجد زین العابدین عن ابیه سیّد شباب اهل الجنّة امیرالمؤمنین حسین نعن ابیه اسدالله الغالب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب سلام الله علیهم اجمعین عن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم روایت میکند مفتخر سادات و منبع سعادات...
انجام
آمدند پیش حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و خداوند سه نان گفت که بحق {...}حکم کن شاه مردان فرمود که ترا یکدرهم میرسد و خداوند پنج نان را هفت آنمرد فریاد کرد که بچه حسااب فرمود که شما سه کس بودید و هشت نان داشتید این نانها سه پاره سه پاره کنید بیست و چهار پره میشود و هر یک از شما هشت پاره خورده باشید پس مهمان از نه پاره تو یک پاره خورده باشد از پانزده پاره پس او را هفت درهم باشد.
اسفرت في مطالع الأقمار / زاهرات الهناء بالأنوار و تبدت غرائب {...} سترهی / فرحا في غلایل الأزهار و بد الغیث کلما ردت الأنوار / کما حلت عری الأذرار
انجام
و دامت لک النعما و ملک مخلد / و عمر سعید بارد العش ناعمه علیک صلاة الله بعد محمد / کما بک شیدت من هداه معالمه فجدک خیر الناس للوحی خاتم / و انت بقیت الدهر للملک خاتمه
قد سرو سهی در طرف گلزار دهد یاد از نهال قامت یار سنم چون گل رخان سیمین بنا گوش صنوبر چون جوانان خوش بروروش چه آب خضر بخشد عمر جاوید گهی آنسوی گهی در سایه بید...
انجام
دم بدینار دم بخوشی زانکه روزگار وز بحر غصه میدهدم غوطه دمبدم دستم بگیر تا که بالطاف لطف تو از موج خیز حادثه شاید که وارهم تا در فضای عالم هستی باز کن بر پای بیستون بود این نیلگون حیم...