فصل قد وقع الکلام فی انّ الأمر بالشی هل یقتضی النهی عن ضده فی الجملة أولا و لیعلم انّ فی التعبیر بالنهی عن الضد مسامحة سیجی و حمدها مفصلا فی باب المفاهیم و الاّ فالمدعی {...}الوجوب الغیری نحو ترک ضدّ المامور به لکن لمّا کان متعلق الطب ...
انجام
اما کون هذه الصور اعنی الشرطیة و الجزئیة ئ المانعیة محجولة بتبع جعل التکلیف فهو صحیح و قد قرانه المختار و لذلک صح جریان الاستصحاب فی نفس هذه الامور عند طرق الشک فیها المسبوق بالیقین وامّا استصحاب ذات لشرط لترتیب الشرطیة فغیر صحیح لان {...}
مؤلف
محمدباقر بن أبي القاسم بن الحسن بن محمد الطباطبائي الحائري، الحجة
الحمد لله رب العالمین و العاقبة للمتقین و الجنة للمطقین و النار للعاصین و المشرکین و الصلوة و السلام علی خاتم النبیین و اشرف الانبیآء المرسلین شافع یوم العرصات و خلاصة ...
انجام
سلام کردم جواب شنیدم فرمودند یابن زیات احوال برادرت چونست عرض کردم فدایت شوم صحیح و سالم {....}ولی مرا اندوهیست از او در دل باشد این است که اقرار بولایت شمال {...}ندارد و از اطاعت فرمان شما مخالفت دارد و انحضرت فرمود چه {...} ممانعت دارد و از {...}عرض کردم برادرم میگوید تا حالت شخصی بر من ظاهر نشود پیروی او را نخواهم کرد انحضرت فمودند که چون است
و اخها و ابن اختها لابیها و ابن عمها لابیها و امها و ابن عمها لابیها و تعصب الاختین ثلثة دلّ وانسان اخا الذکر فکل واحده اخوها و اخا الانسان {...}و ابیه الابن فقال ذلک فی البیت رجل مات و ترک ...
انجام
فما بقی فهو القطب فبسط العدد المجموع علی حسب القطب ثم یصرف الزاید علی القطب من العدد الاکثر فی الناقص من القطب الاقل ما حصل من ذلک طرحته مما .
که دست امید در ان توان زدندید آهی ازا میان جان بر کشید و گفت یا من له الدنیا و الاخرة ازهم علی من لیس له الدنیا و الاخرة یعنی ای انکسی که دنیا و اخرت از ان تست رحم کن بر حال کسی که نه دنیا دارد و نه اخرت این کلمه بگفت و جان بداد
انجام
ابن عباس راه نماید دل او را بکلمه استرجاع تا در وقت مصایب بقوله انا لله و انا الیه راجعون قایل شود و رضا بقضا داده خود را تسلیم ان نماید و یا راه نماید او را بصبر و شکر تا در نعمت شکر کند و در مصیبت صبر نماید و الله بکلشی علیم و خدای بر همه چیزها داناست
قال {...}رحمه اه اما بعد حمد واجب الوجود علی نعمائه لم یذکر الموصوف {...}علی ان ذکر الصفة بمنزلة ذکر الذات بنا علی {...}الصفات فلو ذکرها مع الصفات للزم ذکرها مرتین و کذا فی ایثار الصفة اشعار بان معرفة الذات ...
انجام
و اجاب المص عنه النقض فی شرحه الاشارات حاصل کلامه ان کلام الناقص مبنی علی دعوی ان للوجود قیاما خارجیا بالمهیة اذا القیام الذهنی لا یقتضی الا التقدم بالحسب
و سجود و قیام و قعود الزام نیفتد بلکه یا بعد از او بکند یا هم {...}او و ابن بابویه گفته است که در صورتی که {...}او بکند ثواب جماعت ندارد بلکه باید {.....}بکند تا ثواب جماعت را دریابد و لو اینکه پیش افتادن از {...}باعث بطلان نماز میشود یا نه ...
انجام
و ایشان مینویسند اللهم الا لا تعلم منها الاخیر او انی اعلم به {...}و بعد از ان رسم خود رامینویسند یا مهر میکنند یا هر {...}را میکنند و میتوان مقید بودن آنرا در صحیفه عمروبن یزید فهمید و ان اینست که حضرت صادق ع که هر که بمیرد میت پس حاضر کرد.
کتاب الطهارة ای هذا کتاب الطهارة و الکتاب اسم مفرد جمعه کتب بضم التاء و بسکونها و هو فعال من الکتب بفتح الکاف سمی به المکتوب کالخلق بمعنی المخلوق و کقولهم هذا درهم ضرب الامة و معناه الحج و منه تکتب بنو فلان اذا اجتمعوا و منه الکتاب لانه یجمع امور متفرقة من المسائل و الطهارة مصدر طهر بضم العین و...
انجام
و اجماع العلام معارض عاتوا الاستحباب فی المختلف و ظهوراَ الملکیة مفارض بظهور سوق المقام و اخلاف المنیر عن الاستحباب فلم یبق فی المقام غیر الشهرة و هی ینهض قتل نفسه لان الشهرة علی علم حجة الشهرة نبقی الاصل و {...}لا{...}المعارض فتدبر جیداَ.
اگر میل تو را باشد بقربت دهم سرمایه از بهر تجارت سفر از بهر آدم اعتبار است کل ار خواهی نیاید گفت خوارست اگر خواهی بچشم آیی حفر کن اگر خواهی زچشم افتی حذر کن..
انجام
به رقم طلب کردند تپاب زجا جستم آبود در خواب لب کشتی یکی از اخوان ستانه نظر جانب دریا کشانه بگفتم چیست فرمان ای برادر بگفتش خونش تماشائیست بنگر.
الواصله الی الشکر فکل منهما اعم و اخص من الاخر بوجه نفی الفضایل با حمد فقط و فی افعال القلب و الجوارح شکر فقط و فی فعل اللسان بازاء الانعام حمد و شکر و الحمد عرفا
انجام
مما قبله ناله الدهاهینی الثالث الاستعلاء کقوله تم و من یبخل فانما یبخل عن نفسه ای علیها و یحتمل التضمین و المعنی فانما یبعد الخبر عن نقبه بالبخل قاله الدمامینی و کقوله الشاعر و هود و الاصبع العدونی و او اسمه الحد؟ ثان ابن الحارث بن مجرب لاه ابن عملک لا افضلت
بمائة درهم غیر معنیة فقال وهیب و قال الاجزا سیرتب او قتلت و کانت المائة معلومه کان ذلک یتغابا فذا و المعلومة ان یکون الدراهم یجزي فی تلک الدیار علی صفة واحدة لا یختلف فجعل ذلک تبعا فی هذه المسئلة و ان کان بالعربیة لعدم تعیین العوض...
انجام
و قیل الخرج و قیل الجاسوس و ان لم یکن منه قبل و کذلک بجور اتباع المولي فی هذه الحالة بهذا المعنی و اذا لم یکن فیه فقد ذاک البقي فلم {...}قبل الخریج و الجاسوس و اتباع المولی {....}و اما اموالهم فانه بجوره نعمتها ما کان من حبس السلاح و الکراع و کان محمولا .
یفتح العقد و الشرط و قال {...}و الکافی هسد العقدة و قیل و هکذا اذا شرط علی الاخبر المشترک انه ان لم {..}العمل فلا {...}له علی ما عمل منه او شرط الخاص علی مستاجرة انه ان فسخ الاجارة قیل کمال المرة سلم له الاخره کلها...
انجام
هو حمزة فی یوم {...}و المرادات النبی صلمهم راقی وجه حدیقة {....}و احاة طرح بهما فی القلیب بعد قبلهما فاعترض علیه النبی صللم هال انه صاق من موت ابیه علی الکفر و کان یجب انه یموت علی الاسلام فقیل ذلک منه النبی صللم و لم ینکره علیه ثم ذلک و الحمد لله رب العالمین.
ولادت عبدالله ابن عبدالمطلب در سنهششصد از صدوسی است از {...} ادم بود چون انحضرت از مادر متولد شد اغلب علما ء از احبار یهود و {...} نصاري و سحره و کهنه فهمیدند که پدر پیغمبر اخر الزمان متولد شده بواسطه....
انجام
دختران شما بحال من گریه میکند و دختران شامی شما میخندند شما{....}انها سنگ بر ما میزدند شما تسلیه میدهید انها شماتت میکردند وقتیکه غلغله مدینه را محمد بن {.....}غلامی فرستاد
تقاصرت هممهم عن استطلاع طوالع انواره و تقاعدت غرایمهم عن استکشاف منصبیات اسراره و المنتحلین قد قلبوا احداق الاخذ و الانتهاب و مدّ =وا اعناق المسخ علی ذلک الکتاب و کنت اضرب عن هذا الخطب ...
انجام
یتضمنه مشتملة علی لطف الفاتحة و منظومة علی حسن الخاتمة ختم کتابنا بحسن و بشر لنا بالفوز و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی نبیه و آله اجمعین ...
الحمد لله ربّ العالمین و الصلوة علی سیدنا محمد و اله اجمعین الهمنا الحقایق المعانی و دقایق البیان الاقرب الی افهم انّ المراد بالالهام فی هذا المقام معناه اللغوی و هو الاعلام مطلقا لاحتیاج ارادة معناه العرفیّ یعنی الصالحین فی قلب الغیر...
انجام
فی قوله تعالی نعم العبد حیث لا یعلم ان العبد فاعل او مخصوص بالمدح قلت لا لانّ سوق الامة یدل علی انّ المخصوص محمد و {...}وهو ایوب {...}و فی مثله یجوز حذفه کما صرّحوا به قوله خبر مبتداء محذوف و لانّه لما تقدم ذکر الفاعل مبهما قدر سئوال عنه بمن هو فاجیب بقوله هو زید و فیه.