آورد چنانچه حق تعالی این تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم الموت و لو کنتم فی بروج مشیدة چون حال چنین است مرجع و مال همین است که اقتدآ بانبیا و اولیآء کنی و محنت دنیا بکشی و نامرادی بچشی که تا این محنت سر بسر آید و کلام باري بکوش و هوشت برسد...
انجام
دوا کنید بیماران خود را بتصدق و دفع نمائید بلاها را از خود بدعا و روزیرا بجانب خود فرود آورید بتصدق و بدرستیکه تصدق از کام هفت صد شیطان بیرون مي آید که هریک مانع آن میشوند و هیچ چیز بر شیطان گران تر نیست از تصدق کردن بر مؤمن و اول بدست خدا در مي آید یعنی قبول میفرماید پیش....
اتفاقا یروی عن ابن عمرقال قال رسول الله صلی الله علیه ثلثة علی کتبات المسک یوم القیمة بعطهم الالوف و الاخرون رجل ینادی بالصلوات الخمس فی کل یوم و لیلة و رجل یوم قوما وهم به راضون وعبد{...}حق الله و حق موالیه و من طریق الاصحاب ما رواه {...}وهب عن الی عبدالله علیه سلم ...
انجام
مسئلة صوم ایام الفریق حرام لمن کان یمنی و هو اجماع علمائنا و لما ردده عن ابی جریره ان النبی علیه السلام هی عن صوم {...}الفطر و الاضحی و ایام الفریق و الیوم الذی یشک فیه انه من شهر رمضان و مثل ذلک روی الاصحاب عن {...}الاعشی قال قال ابو عبدالله علیه السلم نهی رسول الله عن ستة ایام و ذکرها و قال الشیخ انما یحرم علی من کان یمنی و علیه اکثر الاصحاب.
و لا یری هشاما بن عمربن الانسان حر لا تبخرا محله{...}ابن الراویدی {....}فی الجسمة و هو فی القلب و الجوارح مسخرة له {...}هو الجسم و الروح {...}سواری هو ما فی القلب من الروح ..
انجام
قلت بل ان طهر الکفر فیها من عبر جوان فهی دار کفر و لو طهر فیها الاسلام علی اصلنا مسئلة القسم و یحب الهجرة عن دار الفسق کالکفر له لا یحب الاعن دارالکفر قیل و دار البغاة و الحوار ج لنا قوله صلی الله علیه و سلم ...
ان الله سبحانه قد جعل لظهوره لخلقه بخلقه اربع مقامات المشار الیها و المرموز عنها فی کلمات ان الله بالاسرار السر و سر السر و سر المستر و سر المقنع بالسر و یعبّر عن الاول بالنقطة و النقطة قطب کتاب الله فی التکوین و الله...
انجام
ثم یبعث الله له رجلا منی و اشار بیده الی صدره فیقتله قتل عاد و ثمود و فرعون ذی الاوتاد قال فقال له عند ذلک عبدالله ابن الحسن صدق و الله ابو عبدالله علیه السلام حتی صدقوه کلهم جمیعا سبحان الله رب العرش عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین
و خلف النافی فان بین المالک بالبیع و مدعی الترویج به تمت الثمن و الترویج و ان خلفا تقیت لمالکها و ان بیّن عبدنا لمعتق و اخر بالشرا و لا تاریخ ثبت العتق الا ان کان المشتری قد قبص فالشتری و اما الثانی فاذا اختلفا فی قدّم لا بیبن مدعی الزیاده فیه و مدّعی القبض و بینه...
انجام
و سمعة و تقّربا الیه فصل التولي هو الموادة و الثبري هو المباعضه و یحلّهما القلب و یعبّر عنهما اللسان و الفعل و المحرّم ان یحبه لمعصیته او یرضاها منه أو تحب له کلما یحب و تکره له کلما یکره قال ص أو یتاصده و یخالفه فیکون ذلک.
الحمدلله ربّ العالمین ثم الصلوة علی خاتم النببین و علی آله الطیبین الطاهرین و بعد چنین گوید بنده اثم ابن محمد مهدي الحسیني ابوالقاسم که این مختصریست در بیان مسائل طهارت و صلوة و زکوة و روزه بر حسب خواهش جماعتی از مومنین و متدینین مرقوم میگردد در غایت تعجیل ارجومنه تعالی...
انجام
سفر کردن بعد از طلوع افتاب پیش از نماز عید و پیش از طلوع کراهت دارد و قبل از طلوع صبح کراهة هم ندارد و نمازهای مستحبی بسیار است و در کتب مشهوره مسطور است و ذکر انها در این مختصر قلیل الثمر است کسی که بخواهد از آن کتب طلب نماید ...
لقد صاحبت في الدنیا کثیرا فلم ار مشبها لعلي أمیر ارق مودّة و أجل نفسا و ارغب في مؤانسة العشیر أخا یرعی الأخاء بکل صدق و یضحک للصغیر و للکبیر و یحتمل الصدیق بقلب خلّ رحیب الصدر محمود الضّمیر...
انجام
الخطابیة و الکتابیة وعسی بهذا ان تکون من حسناتی عند الله سبحانه و اشباهها مما اشتملت علیه هذه المذکرة و سائر مذکراتی لا من سیئاتی و هجر القول و الاعمال بالنیات و صله ما سلم علی سیدنا محمد و اله و استغفر الله العظیم الحلیم الکریم واستهدیه.
نورانی از بدن جدا شود و موت عبارت از انست و امّا پیش حکما نفس ناطقه جوهریست مجرد از ماده جسمانیت و او را علاقه ببدن هست همچو علاقه که عاشق را بمعشوق باشد تا زمانی که بدن را استعداد ان هست که نفس متعلق باو باشد و موت عبارت از قطع این علاقه است ...
انجام
قبول توبه در اخرت بجهة انتفاء شرط توبه است و ان شرط در اخرت ساقط است زیرا که شرط صحت توبه ندامت از معصیت است و ان شرط در اخرت متحقق نیست بجهة انکه در اخرت تکلیف نیست پس شرط توبه که ندامت بر قبح است که ان مستلزم تکلیف است در اخرت نیست ...
کربلا لازلت کربا و بلا ما لقي عندک آل المصطفی کم علی تربک لمّآ صرعوا من دم سال و من دمع جری کم حصان الذّیل تروي خدّها عبرة عند قتیل بالظّما تمسح التّرب علی اعجالها عن طلا نحر زمیل بالدّما...
انجام
ال زین الدین عظم مضیا بکم فی عظمکم سیّان حین تولدّا فالله یجزی الصّابرین بصیرهم اجرا و یجزل بالثّواب لهم عذاب عظم المصاب به {.....} امست مصیبة احمدا في{...}
الحمد لله رب العالمین و العاقبه للمتقین... قال المصنف الکلمه لفظ قیل علیه لم خالف کتاب الله تعالی و سنن السلف
انجام
المفرد ست المراد بالاشکال المنتفی منها الاشکال الخاص لقرینه المقام و الجواب عن الاخران الجمع انما بخرج عن سیته منع الصرف نحو ازنته المفرد العربی و سراویل مفرد عجمی و نحو خوارد
فیه و الحمد و علی لنه یشترط في الاصل ان یعینه المعرب لا فی {...}حلا فالاحسن في الاوّل فاجار مثل بنی مثل جالینوس من ضرب و للجرمي في الثاني فمنع بنی مثل جعفر من ضرب و قیاس ابي علي ان لا یکتفی في البنا بان ...
انجام
و امّا الحروف فلم یکتب منها ای مر الفاتها بالیا غیر اربعة و ما فیها یکتب بالالف علی الاصل بعدم المقتضی لکتابتها بالیا و تلک الاربعة هی بلا لامالتها و الی و علی لقوله الیک و علیک و حتی ...