و اول سند حدثنا ابی و محمد بن الحسن رحمها الله قال حدثنا سعد بن عبدالله و عبدالله بن جعفر الحمیری و محمد بن یحیی العطار و احمد بن ادریس جمیعا
انجام
یزعمون ان لذلک خاصیة عجیبة فی المحبة اذا وضع هذا العدد الاقل و العدد الاکثر فی شیء من المأکول و اطعم الاقل لمن تزید محبته و یجمع هذین العددین قولک فرد کر من حیوة الحیوان
خدا میفرماید و مکرو و مکر الل و الله خیر الماکرین کفار و مشرکین و منافقین مکر میکنند با اهل اسلام و خدا هم مکر میکند و غفلت دارند از اینکه خدا بهتر جزای انها را میدهد....
اما بعد چون این پیرو ائمه طاهره و داعی دولت قاهره محمد زاهر دید که بسیاری از جاهلان و کم عقلان
انجام
انا اسئلک بحق الملک اللذی قبضها و اسئلک بحق الملک الذی حزنها و اسئلک بحق الوصی الذی حل فبها ان تجعلها شفاء من کل اداء و امانا من کل خراب و حفظا من کل سوء
قال الحریري سال السائل عن ثلاثة عن حد الکلام و عن انواعه و عن انقسام کل نوع فحد الکلام ما افاد المستمع فائدة یحس السکوت علیها و لا یکون الا من جملة اسمیة و فعلیة فالاسمیة فاصدر اولها باسم و الفعلیة ما صدر اولها بفعل و حقیقة الحد لفظ جلي یکشف به...
انجام
حذف الیا للاعلان و قوله و لالسماع لعلوي یحتزن من جواب و اخ و ان حذف الواو و فیهما للسماع اللعلوي لا فعله بلا {...}جار الله اعلم و ینعم الی مسمین ترحیم قیاس و ترخیم ضرورة فالقیاس ما کان منادا علما.
غیر المنصرف بالضمة و الفتحة ابوک و اخوک و حموک و هنوک و فوک و ذو مال مضافا الی غیر {...}المتکلم بالواو و الالف و الیا المثنی و کلا مضافا الی مضمر و اثنان بالالف و الیا جمع المذکر السالم و...
انجام
و لا تدخلهما الحقیقة خلافا لیونس و هما فی غیرهما مع الضمیر البارز کالمنفصل فان لم یکن فکالمتصل و من ثم قیل هل تریّن و ترون و ترینّ و اغزونّ و اغزنّ و اغرن و المحققة تحذف للساکن و في الوقف فیردّ ما حذف و المفتوح ما قبلها تقلب الفا.
منتخب رباعیات شاعران ازجمله عرفی، خیام نیشابوری و سنایی است
آغاز
از کسی سخن بگوش هوشم نرسید ذوقی بدل سخن نیوشم نرسید در بادیه طلب بسی گردیدم بانگ جرسی بگوش هوشم نرسید آمد غم و بنشست چو جان در بر ما شادی بکشید رخت از کشور ما...
انجام
با دوست یکی شو که جهان سیر تویی در کسب تویی بجلوه درد تویی وحدتکه دوست را اگر کحرم هم دوست گر دوستت نا محرمی غیر تویی ..
از حدث و خبث مادامیکه ملاقات با نجاستي نکرده باشد و اگر ملاقات کند نجاستی را پس اگر کر یا جاري چون آب باران در حال باریدن و چشمه و چاه علی الاصح اگر چه مستحب است در ان نزح مقدر نجس نمیشود بملاقات نجاست اگر چه جاري و انچه در حکم آنست مقدار کر نباشد...
انجام
هیچ کسی نیست که عیادت نماید مریض را در وقت شام مگر اینکه خارج میشود با او هفتاد هزار هزار ملک که استغفار مینمایند از برای او تا بصبح و داده میشود باو یک خریف در بهشت و ان گنجی است از بهشت که طول ان مقدار.