مجموعه اشعاری است به فارسی معمولا بصورت مخمس در آن به مسائل اعتقادی بر وفق مذهب شیعه و مطالبی عرفانی به نظم گفته شده و معمولا بصورت پرسش مطرح میشود وبدانها پاسخ داده میشود همگی به نظم ، سراینده نام خود را در چند جا (میر احمد) یاد کرده و در یک جا میر احمد حکاک یاد شده ، در یکی از منظومه ها به معرفی چند تن از عرفا میپردازد ، بعضی از آنها که نام میبرد احمد جام ، شاه رکن الدین ، شاه نعمت الله و قاسم انوار میباشند ، از شاه اسماعیل نیز نام میبرد که ظاهرا شاه اسماعیل صفوی باشد و از این بیت معلوم میشود که در زمان او بوده (دگر از شاه اسماعیل بشنو / کزو شد خطه اثنی عشر نو/ همیشه دولت او باد آباد/ عدویش سرنگون دوستش شاد) . در کتابخانه ملک نسخه ای ظاهرا از همین اثر است که در فهرست آن کتابخانه 7/ 435 با نام قاپی گشای و مخمس یا هفت قاپی یاد شده است.
بدانکه جسمها زیر فلک قمر هفت اند هر یکی جنسی باشند و حکمکا انرا امهات خوانند چهار از ان اتش و باد و اب و خاک است و سه حیوان و نبات و معادن اول گویم اتش را شاید که جنس خوانند از انکه جوهریست که او را دوم نیست
انجام
خاکی که از نمک بود بمعونت ان رطوبت که با وی مستحکم شده بود هوای لطیف شفاف شده و همچنین جسمها را بدین قیاس می کند و اگر فساد باشد صورت را باشد و اصلا جوهر بسیط و هیولی را هیچ فساد نباشد و این قدر گفتم اصولست در شناختن کون از فساد
کتاب مجموعه ای از موضوعات مختلف همانند اذکار و اوراد، توحید، نصیحت، شعر می باشد
آغاز
به سند معتبر از حضرت صادق منقولست که هر که بترساند مؤمنی را به سلطنت و استیلای خود بردی آنگه مکروهی به او برساند
انجام
احتیاط وی بیشتر بود هر چه که احتیاط وی بیشتر بود آگاهی وی بیشتر بود [...] حقیقی است و دانای حقیقی است اینست [...] که اهل عالم همه به محمد ص ایمان آوردندی اما از آن ایمان [...]