قد سرو سهی در طرف گلزار دهد یاد از نهال قامت یار سنم چون گل رخان سیمین بنا گوش صنوبر چون جوانان خوش بروروش چه آب خضر بخشد عمر جاوید گهی آنسوی گهی در سایه بید...
انجام
دم بدینار دم بخوشی زانکه روزگار وز بحر غصه میدهدم غوطه دمبدم دستم بگیر تا که بالطاف لطف تو از موج خیز حادثه شاید که وارهم تا در فضای عالم هستی باز کن بر پای بیستون بود این نیلگون حیم...
شیطان که تکبر به لعنت گرفتار گشت و بعضی گفته اند اله مالک مولی الموالی پس معنی چنین گردد که ان خدای تعالی معبود خلائق و خداوند خداوندان خلائق است
انجام
الغرض چون بعد از انبیاء و بعد از [...] هیچکس را گواهی بهشت مطلق نیامده تا آن که هر کدام از اولیا در حیرت اند بلکه از غایت بی نیازی الله تعالی پیغامبران نیز متحیر بودند ...
مجتهد عمل بقول ان نمود بعد ان مجتهد فوت شد و این شخص باقی میماند بر تقلید ان و عدم جواز در صورتیست که متمکن از تقلید مجتهد می باشد و اگر نباشد تقلید {...}و جایز است لکن بقدریکه خود را بر ستاند بمجتهد حیّ و لازم است بر او که خود را برساند و لازم نیست اخذ مسایل از خود مجتهد...
انجام
از نماز لاحق بنماز سابق بعد از اتمام ان اتبان بنماز لاحق نماید و اگر تذکر بان بعد از فراغ از نماز لاحق باشد در این صورت اگر نماز لا خود وقت مشترک یا در وقت مختص بخود واقع شده نماز لاحق صحیح است لازم است نماز سابق را اعاده نماید پس اکتفا باتیان تسلیم نمیتوان نمود.
بنحویکه او را نشناسد و{...}باشد که غیبت او برای جمعی مطلب باشد که حقتعالی داند که اگر انحضرت حاضر شود ایمان نخواهند آورد بلکه اکثر خلق چنین اند زیرا که در حضور انحضرت تکالیف شدیدتر خواهد بود در جهاد با امرای دین و...
انجام
در جمیع ال محمد که ایشانرا از دیار خود بدر کردند و پیوسته از ایشان در تغیر و حذف بودند چهارم و اذ قلنا ادخلوا هذه القرین فکلوا منها حیث {...}و غدا و ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطة نغفر لکم خطایاکم و سترید المحسنین فبدّل الذیّف ظلموا قد لا غیر الذّی فبدلهم فاتزلنا علی الذیّن ظلموا اذ جذا بن السماء بما کانوا یفقون.
بدانکه (؟) قراءت اعوذ اتفاقست مگر در مقام قراءت اختلاف ست بعضی بران اند که چند آیه خوانده (؟) اعوذ بخواند و بر مدعای خود دو دلیل داده اند
انجام
بدانکه در شأن نزول (؟) یا روح ایشان خواست که ای گناه (؟) را معاف کن از (؟) گفت خدایتعالی که داخل شوید در این (؟) با روح ایشان تنگ شد از سایه (؟) و از خوراک من که ترنجبین را گویند و سلوی که در (؟) دراج گویند (؟) خواستند که در کدام شهر برویم از (؟) خدا عزوجل گفت که داخل شوید درین (؟)
