مثنوی داستانی عشق خرم به زیبا و بعضی جنگها از شاعری گویا از قرن یازدهم و ساکن هند ، احتمالا محمد فدائی باشد تاریخ سرودن آن را شاعر به نظم چنین گفته : خرد را شد چو تاریخش حواله /بگفتا خرم و زیبا رساله ، که باید 1161 باشد . مثنوی بدین نام نیز در بمبئی بسال 1329 و 1331 و در تهران سال 1325 چاپ سنگی شده
بحث قاعده مصنفین و مولفین این است که در اول هر کتاب در هر علم ذکر میکند مقدمه را که مشتمل است بر امور ثلثه که بیان ماهیت علمو بیان حاجت انسان بسوی آن علم
انجام
تا شامل میشد تنازع در اکثر از فعلین را نیز مثل صلت و سلته و بارکته و رحمت و ترحمته علی ابراهیم
مجموعه فوائدی در سیره پیامبر اسلام و مطالبی دیگر که گردآورنده به نقل از استاد خود جلال الدین حسین الحسینی البخاری بسند خود از کتاب شفاء قاضی عیاض یحصبی نقل نموده و به فارسی ترجمه کرده ، در دفتر 8 ص 213 نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نسخه ای بنام فوائد غیبی و فرائد لاریبی یا خزانه فوائد از امام فرید الدهر جلال الدین حسین بن علی بن احمد بن علی حسینی بخاری یاد شده که در کتابخانه بنیاد خاورشناسی فرهنگستان تفلیس نگهداری میشود و آ ن را احمد بهاء محمد بن حسین بن حسین بن محمود بن سلیمان درجمادی الاولی 769ق. در دکن گردآوری نموده. با توجه به تشابههای اسمی بین استاد و شاگرد در این رساله و رساله حاضر و همچنین سندی که جلال الدین حسینی بخاری در رساله حاضر از شفاء قاضی عیاض ذکر نموده و از محمد بن جابر قیسی وادی آَشی [ درگذشته 749ق.] روایت کرده میتواند دلیلی یکی بودن این دو شخص باشد
آغاز
حمد و ثنای خدایی را که محبت و درود مصطفی را بر امت او فرض کرده
انجام
و مخالفتی از برای خلافت و غیر ذلک بوده باشد و هر که چیزی در مخالفت و مباغضت
و یکپاره مروارید کشت و یکپاره یاقوت سرخ کشت از آب آسمان دنیا آفرید و از مس آسمان دوم آفرید و از سیم آسمان چهارم آفرید و از آهن آسمان سیم آفرید و از زر آسمان پنجم آفرید
انجام
خواجه رسید چون آواز ملک الموت بسمع خواجه رسید بشناخت فاطمه بخدمت خواجه رفت گفت اعرابی بر در ایستاده است سه نوبت از داد جواب دادم باز نمی گردد و نوبت سیوم بامگ چنان زد