ای که داری نصیبه از دین گوش کن این حکایت شیرین تار غم خواطرت بیاساید در امید بر تو بگشاید روزی از روزها علی شه دین قبله دین اسمان و زمین مجمعی کرده بود با اصحاب گشت مشغول حرف در هر باب...
انجام
کاتب این کتاب و قاری را این خطابت خطاب و راوی را یک بیک را به لطف خود بخشای همه را زنک دل زغم بزدای یا علی چون تویی امین الله کنه فارغ از خدا درخواه.
دهم شهر رجب المرجب بود که حق تعالی جبرئیل را فرمان داد که ای پیک مرسلان و سر کرده فرشتگان امشب فرمان ما چنین است که امشب بغایت مبارک است بر زمین نزول کنید و عذاب از اهل موت بردارد و خارهای روی زمین را بگل و سنبل و ریاحین مبدل گردان...
قال النبی علیه السلام اصبحوا مع الله و ان لم تطیقوا اصبحوا مع من یصحب مع الله معنی حدیث چنان بود که رسول علیه السلام میفرماید که صحبت با خدای دارید و اگر نتوانید
انجام
جان او جلوه گاه خود سازد بخودش انچنان کند مشغول که بمعشوق هم نه پردازد آنچه (؟) دوستان حق سبحانه و تعالی سر جانرا جلی کند توجه غبارت از من مرتبه ات
نورانی از بدن جدا شود و موت عبارت از انست و امّا پیش حکما نفس ناطقه جوهریست مجرد از ماده جسمانیت و او را علاقه ببدن هست همچو علاقه که عاشق را بمعشوق باشد تا زمانی که بدن را استعداد ان هست که نفس متعلق باو باشد و موت عبارت از قطع این علاقه است ...
انجام
قبول توبه در اخرت بجهة انتفاء شرط توبه است و ان شرط در اخرت ساقط است زیرا که شرط صحت توبه ندامت از معصیت است و ان شرط در اخرت متحقق نیست بجهة انکه در اخرت تکلیف نیست پس شرط توبه که ندامت بر قبح است که ان مستلزم تکلیف است در اخرت نیست ...
ای عزیز در خبر آمده است که هر که نزد صاحب بدعتی رود و بدان خواهد که او را بزرگ گرداند هر آینه یاری کرده باشد بر ویران کردن دین
انجام
اندر مرتبه اعلم از ان بلندتر که چون آن علم نباشد هیچ لطیفه خداوند را نشناسد و چون آن موجود باشد همه (؟) و شواهد و مراتب را سزاوار باشد الله اعلم بالصواب