الحمد لله الذی جعل طراز الواح کتاب الاذن طراز النقطة التی عینّت بعد ما شیّت و قدرت قبل ان قضت و اذنت حین ما اجلت و احکمت فلاح ما یلوح بها جوهریات کینونیات المشعشعة فی حقایق اهل اللاهوت لیعرفن کل الممکنات فی مقام عرفان الصفات بما تجلی الله فی مقام عرفان ...
انجام
و قال حرفا فی حقی دون حکم القران او لم یقم فی مقام المباهلة فعلی الله حکمة و لیس لاحد بعد تلک الاشارات حجة علی فمن شاء ان یقبل و من شاء ان یعرض و انی قد اتممت ذکر النعمة لئلا یقول احد فی حقّی ما اتبع هواه و یبلغ احد حکمها باذن حضرت العالی الی العلماء و کفی بالله علیّ شهیدا.
هذه من علم الاخلاق آورده الامام الرازی فی الستین الاصول الظاهره الاصل الاول در حقیقت خلق حکما گفته اند
انجام
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر که ای نور چشم من به جز از کشته ندروی اللهم اهدنا الطراط المستقیم وقنا عن عذاب الجحیم اجعلنا من الهادین المهتدین غیر المغضوب و لامضلین و صلی الله و الصلوة و السلام علی سید العالمین محمد المصطفی النبی الجلالیه المحمدیه الدوانیه
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم اعوذ صیغه واحد متکلم فعل مضارع معلوم ضمیر در و فاعل که عبارت از متکلم است با جار الله ممدوح مجرور اصطلاحی جار و مجرور متعلق باعوذ من جار الشیطان مجرور جار و مجرور متعلق باعوذ الشیطان موصوف الرجیم صفت او است
انجام
رأیت فعل [...] ه مفعول به چه ه ضمیریست که راجع است بسوء زید منذ [...] یومین یجر و جار و مجرور متعلق به ما رأیت واو حرف عاطفه و یومین معطوف مذ یومین معطوف علیه
روایتست که چون بنده در نماز استد حق تعالی بوی نگرد چون بغیر سجده گاه نکرد حق تعالی گوید ای بنده من بتو مینگرم تو بکه می نگری که ترا از من بهترست روی به من آر که ترا از من بهتر کسی نیست آورده اند که حضرت رسول مردیرا دید که نماز میکرد و دست بمحاسن خود فرو میکشید ...
انجام
فخذا اربعة من الطیر یعنی ای ابراهیم چهار مرغ بگیر و بکش عبدالله عباس گفت آن چهار مرغ یکی طاووس بود و یکی کرکس و یکی خروس و یکی کلاغ و به روایتی کرکس نبوده کبوتر بوده اهل اشارت گفته اند اختصاص این مرغان برای آنست که طاووس مرغ با زینت است و کرکس مرغیست دراز عمر و کلاغ مغیست حریص و...
عن معاویة بن واهب قال استاذ {....}علی ابی عبد{....}فقتیل لی ادخل فدخلت فوجدته فی مصلا فی بیته فجلست حتی {...}صلوته فسمعته فهو {.....}و هو یقول یا من خضا بالکرامة و خضا بالوصیة و وعدنا الشفاعة و اعطانا علم ما معنی.....
انجام
دست از او برداشت و بجای خود نشست پس بگو طالب خطبه در نهایت فصاحت انشا فرمود و با درد {....}را بخدیجه عقد بستد و بعد از ششماه زفاف {....}اشراف {.....}در صدف {...}منعقد بود و خدیجه جمیع غلامان و کنیزان و اموال خود را بانحضرت بخشید.