بعد حمد موفور و ثنای نا محصور حضرت آفریننده بیچون که بیک کاف و نون سپنج سرای مشحون بآلای گوناگون و دنیای مملو بنعمای از حیطه وهم و قیاس افزون از عالم عدم بجهان وجود ظاهر نمود و پس از شکر و سپاس فراوان و ستایش بی پایان کریم منان...
انجام
بتجویز کاهلی بر همان بهمان تن داده کلاغ پائی چند کشیده فرستادم معذور دارند و اگر قصد قصد حاضر شدن بتعزیه ارباب زاده باشد اشاره فرمایند که برفاقت رفته شود و السلام در رسید دوشاب و غیره بمیرزا عارف الله بعلق تمسخر نوشته مهربان.
وفا را گفت تا خواندند در پیش / جفا گفت و بر انداز از حضرت خویش خیال خویش را گفتا که بشتاب / بسوی آشنایی بویی چون آب دل بد اصل را بیرون کن از باغ / که باشد هیمه کج درخور داغ
انجام
سلامی از وفا به سرمایه ی ناز / سلامی از صفا پیرایه ی راز ز عنوانش طهور صبح امید / ز پایانش حضور بخت جاوید گلستان خانه ی جان از سوارش / جنان ویرانه ی هجران ز یادش
فن پنجم از این مقاله علم فراست که آن عبارت است از معرفت اخلاق درونی و صفات باطنی انسانی از اعضای ظاهره و اشکال محسوسه تا چون شخصی را ببینند از صورت او بدانند که خوی نیک دارد یا بد
انجام
و علم نجوم نیک داند تا تاثیرات کواکب و طبایع و منسوبات بهر یکی از آن شناسد و الله اعلم بالصواب
به نظر می رسد که این کتاب خلاصه ای از کتاب « انهار اربعه » شاه احمد سعید مجددی دهلوی است که مولف هر نهر را با نام باب معرفی نموده و در ابتدای هر باب ذکر کرده است که : استادم چنین گفت.
روز در وقت اعتدال دوازده است دیگر عدد ماهها دوازده است حق سبحانه و تعالی در قران مجید فرموده که انّ الشهور عندالله اثنی عشر اشهرا و عدد برجها نیز دوازده است بدانکه شرع حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله بمنزله افتاب جهان تابست و بنور شرع دلهای امت روشن و نورانی است...
انجام
اللهم صل علی مظهر الدین المحمدی و الشرع المبین الاحدی الامام القایم المنتظر المهدی صاحب الامر و العصر و الزمان اللهم العن روساء الکفر و الظلم و الطغیان ابا بکر و ابا حفص عمر و عثمن ثم المغیرة و سالما و الحکم و ابنة مروان ثم ابا عبیدة و ابن عوف.
بود که بدون شهادت بانمرتبه نمیرسد و کوشش فرمود تا خود را بانمرتبه عظیم رسانید و در اخبار است که انملاعین که در کربلا حاضر شده نبود مگر ببلائی گرفتار نشود و محل عبرت دیگران نگردد و برسوائی تمام بجهنم واصل نشود ...
انجام
متناسب با کمال یگانگی متفرق و با وجود نزدیکی دورند و در ظاهر موافق ودر باطن منافقند و انها {...}و ابوبکر {...}که را از اولاد فاطمه منع کرد {...}و عمر در وقت مردن از روی حسد میگفت که نبوت و امامت در یک خانه نمیتوانم دید هر چند که محلی مستحق امر امامت است و...