و مقدمه یقینیه منقسم بر شش قسم است اول آن [...] و ان قضایاییست که جزم میکند عقل بان و بمجرد تصور طرفین آن قضایا و ملاحظه نسبتی که بینهما واقع است مثل الکل اعظم من الجزء و الواحد نصف الاثنین
انجام
زیرا که بر این تقسیم بر هر چه علت غاییه صادقست غایت صادقست نیز اما بر هر چه غایت صادقست علت غائیه نمی آید و بدانکه غایت این معنی که گفته شد در مقدمه شروع شروع [...] ندارد اما غرض و علت موجب ازدیاد بصیرت میشود
پس بدانکه امهات عوالم یعنی کلیات ان پنجست که حضرات خمس نیز خوانند اول عالم غیب مطلق حقایق مجرده و معقولات صرفه است دوم عالم شهادت مظلق در مقابل غیب مطلق و ان عالم محسوسی است از محدب فلک الافلاک که عرش مسما نیست تا مرکز خاک و میانه عالم غیب و شهادت
انجام
و اگر کسی گوید که عرش با فرش پیش چشم شهود عدم صرف در خیال وجود نیز است باشد و دلیل او کل شی هالک الا وجهه و هیچ تناقض نباشد و اعتدال از طرفین انحراف دور است اینست که جهان بر توست از رخ دوست جمله کاینات سایه اوست
هر ان چیزی که در عالم عیانست چو عکسی ز آفتاب ان جهانست
بیاض است شامل چند مثنوی به این قرار: مثنوی سوز و گداز نوعی، مثنوی علی رضای تجلی، مثنوی میرو الهی قمی، مثنوی نسب نامه بهبودی،سراپای مهری عرب، قضا و قدر سلیم
آغاز
کیم من تا به دمت لب بگشایم/ سرود عرض حال خود سرایم
کتاب مجموعه منتخبی از ابیات ابوالفرج رونی، حکیم عنصری، ناصر خسرو، مسعود سعد سلمان، رباعیات خیام، عثمان مختاری غزنوی،امیر معزی، رضی الدین نیشابوری، ارزقی هروی، عبدالواسع جبلی، حسن غزنوی،اسیرالدین اخسیکتی، سنائی غونوی، ادیب صابر است
آغاز
بادبان بر کشید باد صبا / معتدل گشت باز طبع هوا / خاک دیبا شد ست بر صورت / جانور گشته صورت دیبا
انجام
مهر افزایم گر چه بود کین افزای / در تیغ و درد به گردد از سر تا پای / خود چو گهر در دل او سازم جای
ظهر وقتست که تا غروب آفتاب مقدار نماز عصر مانده باشد نظر بحال مصلی چنان که معلوم شد و این مقدار ادای ظهر از اول زوال مخصوص ظهر است و ما بین دو وقت مخصوص مشترکست میان ظهر و عصر و آخر وقت عصر غروب آفتابست.
انجام
و اجرت حج مقدمست بر میراث و حکم سایر قروض دارد پس هر گاه نیت مشغول الزم باشد بحج و قرض نیز داشته باشد واجب است که اول اجرت المثل حج و قروض را از متروکات او چیزی بوارث
چون که این آیت به گوش او رسید / شد برون از حجره او را کس ندید
انجام
[...] ندارم که ببینم نجد را ماوای خویش / گر نیابم دانه خود وای من صد بار وای / نجد می گویم و ز آن قصدم زمین یثرب است / که آفتاب [...] خورشید گرم مغربست
جنگی است به نظم و نثر به زبانهای فارسی و ترکی ، اشعاری از کلیم کاشانی ، عرفی شیرازی ، نابی افندی ، نشاطی و سلیم محمد دارد ، در بعضی صفحات آن تاریخ 1139 و 1138 دیده میشود ، صفحات آغاز آن مرقعی است که شعر منسوب به حضرت علی علیه السلام است بخط محمد رضا انسی النسب که آن را با خط نستعلیق زیبا در سال 994ق. در قسطنطنیه برای سلطان مراد نوشته و احتمالا الحاقی است و مربوط به این جنگ نباشد.
آغاز
بباغ بی رخ ساقی مکش پیاله عبث/ روان مکن بط می را بموج لاله عبث
انجام
دخل بی جا همه جا در سخنم می آید/ این...لازم شیرینی گفتار من است