هر چه بدو اشارت حتی توان کرد اگر قسمت پذیر نبود انرا نقطه خوانند واگر قسمت پذیر بود در یک جهت مثلا در طول تنها و در عرض و در عمق قسمت پذیر نبود انرا خط خوانند و اگر قسمت پذیر بود در دو جهت مثلا در طول و در عرض و عمق قسمت پذیر نبود انرا سطح خوانند
انجام
قایم بود بر زوایای قایم و خط سهم او خوانند مخروط مستدیر جسمی بود که قاعده او دایره بود و بالای او یک نقطه و خطی که از ان نقطه بمرکز رسد یعنی سهم مخروط عهمود بود بر سطح دایره و انرا مخروط صنوبری نیز خوانند
تشبیهات تشبیه مانند کردن باشد یقال الشیء بالشیء و ارباب لغت ان چیز را که مانند کنند مشبه خوانند و درین باب میان مشبه و مشبه به از معنی مشترک چاره نبود و صحیح ترین تشبیهات ان باشد که معکوس توان گردانید
انجام
استعار الحلم و الرشد للسفه و الغوایة ثم سری الی الحلیم و الرشید و قوله تعالی و اطیعو الله و اطیعوا الرسول لعلکم ترحمون استعار لعل للترتب لان اوفی [...] من مثل الملوک هو العلامة لحصول غایات المطالب
يکي از مشايخ پرسيدند که حقيقت تصوف چيست گفت پيش از اين طايفه بودند ذر جهان بصورت پراکنده و بمعني جمع و امروز طايفه اند بصورت جمع و بمعني پراکنده شيخ شيراز