داستان قدیمی یوزاسف و بلوهر هندی است همراه با بعضی اشعار فارسی ، این داستان بصورتهای مختلفی روایت شده ، ابن بابویه در اکمالالدین و علامه مجلسی در مجلد هفدهم بحار آورده و بعضی ترجمه نموده و برخی بصورتهای مختلف روایت کرده اند ، نسخه ای از همین اثر در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران وجود دارد و در فهرست آن کتابخانه 13/ 3273 یاد شده است
در نسخه آن که در کتابخانه آیه الله مرعشی در قم ضمن مجموعه شماره 5644 نگهداری میشود نام مولف نیامده ولی رساله پس از آن در همان مجموعه مناسک حج است به عربی و به همین قلم در آن نام مولف به گونه ای که ثبت کردیم آمده ،ظاهرا این نیز از محمود شریف موسوی باشد ، در فهرست مرعشی ج 15 ص 42 این اثر به محمود بن محمدمهدی کلباسی نسبت داده شده
جل شأنه آدمی را بقیود طبیعه مبتلا کرده و باز مقتضیات او را برو نهاده و به او بوجود این آثار محبوب شده و احتجاب جمال مقصود بوجود این آثار حاصل شده
انجام
حلاوت محبت در خود یابد در محبت ایشان ذوق شهود حق سبحانه ببیند و در شهود آن حضرت غیبتش از خود [...]و در غیبت او حق سبحانه از خود بخود و برای خود در ایشان
و مدعای ترتیب این سطور تصریح تعینات حقیقت وفاق که بهزار دور پرگار فلکی نقطه داری نقش می بندد و بچندین لغزش خامه تقدیر[...]ترقیم می پیوندد آرمید
انجام
کاش اعتراض های ساخته ساخته و انفعال پرداخته پرداخته که دوئی صورت اعتبار است نه معنی اعتقاد و کثرت غبار بیرون درست است نه چراغ خلوت اتحاد هر کس بیقین معرفتی داشته باشد/از دفتر جهل اینهمه دانش نتراشد
تاريخ جهان و تاریخ اروپا، آسیا، آفریقا، استرالیا، زلاند نو و غیره
تاریخ آسیا
تاریخ ایران
سلسله ها (پیش از اسلام)
ساسانیان 226-651 ب م
آغاز
الحمدلله رب العالمین و اصلوة والسلام علی رسوله محمد و آله و اصحابه اجمعین الطبین الطاهرین فصل در بیان پیدایش آدم علیه السلام معلوم باد که اول پیش از آدم علیه السلام الله تعالی آتش خلق نمود
انجام
بعد از آن آفتاب دین محمدی صلی الله علیه و آله و سلم پرتو نور بر هر ملک و دیار انداخت متابعان ملت بیضا یکیان یکان همه ملک ها را قاف تا قاف روی زمین را فرا گرفتند
از انفاس نفسیه و کلمات متبرکه حضرت خواجگان خواجه عبدالخالق غجدوانی است این هشت عبارت که بناء طریقت خواجگان بر آنست قدس الله ارواحهم
انجام
می گویند که خرج سفره شیخ مجدالدین بغدادی هر سال دویست دینار زر سرخ می شده بس دل باید نگاه داشت از تعلق به غیر سبحانه و تعای نجات اخروی و سعادت ابدی و وصول به درجات در دین است والسلام علی من تبع الهدی و نهی النفس عن الهوی فان الجنت هی الماوی