بگو اي محمد اين نا کرديد کانرا که شما کار کنيد چنانکه ترا نيت که من هم کار ميکنم . سر انجام شما بدانيت که پايان کار در برخورداري از آن کار خواهد بود انه لايفلح
انجام
ياد کن آن روز را کي هر گروهي را از مردمان بخوانيم بنام پيغامبر ايشان و بدين و کتاب ايشان و باعمال و اقوال ايشان و بعلما و روساء ايشان و چون بحساب آيند
هر چه تمام [...] پذیرفت و صحیفه منیفه لوامع الشمس باشعه اشعار لطایف آثار انوار احکام سنین [...] بر عالمیان چون روز روشن گردانید و [...] دفتر مناهج الزهره مباسم احکام موالید
انجام
و این باب نیز در اختیار اعتباری تمام دارد و چون نیک حال و قوی باشد سعادت زیادة گرداند اما چون بد حال و منحوس بود احتراز باید کرد از اعمال که در آن باب مذکور است و درین باب جدول نهاده شده و هو هذا
چون منی انسان برحم در اید دقیقه باشد از فلک و ان شکل که در ان وقت بود از کواکب و بروح دوازدگانه طالع آن منی باشد و سایر حیوان نیز جنین است و ازو کره بدید اید یکی نیک باشد و یکی بد بحسب طالع
انجام
اما همه حکما این صد و بیست را عمر طبیعی خوانند دور طالع مردم از تأثیرات عالم علوی اختلاف بسیارست از صعود و هبوط و اوج و حضیض و جهت عرض و میل در جنوب و شمال و از جهت تشریق و تغریب و رجوع و استقامت و اینچنین اختلافها بسیارست
حمد بیحد و ثنای لایحصی و لا بعد سزاوار مالکی الملکی است که علم دولت شهریاران صاحب شوکت را [...]فرمان روایی در اوج کشورگشایی رسانید
انجام
حالات و کیفیت اخبارات اینداعی را آنچه دارنده جزو گل و پرورنده خار و گل می دارد و[...]خرمی و خوبی در گذر بوده از هیچوجه غبار اندیشه در مراتب خاطر پرتو افکن نیست
آغاز داستان اول راويان اخبار پيشين و ناقلان حکايت ... آورده اند که در شهر خطاي پادشاهي بود دادگستر و شهرياري رعيت پروري لشگر و ملک ي بي نهايت و خزينه و نعمت
انجام
جمله آوردند و نعريد چون ايشانرا بديدن آن سگ خاموش شد و بسر اشارت کرد که در آيند ايشان در کهف شدند خدايتعالي ايشان را ناز داد
الحمدلله المتکلم بغیر لسان و فم و القائل من غیر تلبسه بلوح و قلم و الصلوة علی افصح العرب و العجم محمد و اولاده المحترم و اللعنة علی اعدائهم الی یوم الندم
انجام
ما حصل به الفعل المنسوب بالالة کالدیانة و هو ما یوجب [...] الامانة العدل عمل رد الی اصل شیء العدول عمل مردود السی غیره الظلم ظهور الالم
داستان پادشاه سراندیب که عارض پادشاه نام داشت به نثر و گاهی اشعاری نیز بمناسبت در آن یاد شده ، در صفحات نخست و آخر نسخه نوشته شده کتاب احمد جام ، در اشعار آن نیز نامهای جامی ، احمد جامی و احمد دیده میشود ، ولی نباید از احمد جام معروف به ژنده پیل عارف نامی قرن ششم باشد چون در این داستان از مولوی و شمس تبریزی سخن گفته شده
آغاز
اما راویان اخبار و ناقلان آثار و محدثان داستان کهن ...که خدای تبارک و تعالی شهری آفریده است که آن شهر را سراندیب میگویند